تعداد بازدید۲۲۴۱مرتبه
تعدد نامزدها، در میان مردمی که به عنوان اقلیت شناخته می شود؛ نگرانی جدی ایجاد کرده است. حال که قانونگذار، راه عملی، علمی و منطقی برای تقلیل نامزدها نگشوده؛ چه باید کرد؟ آیا زانوی غم به بغل گرفت و آه و ناله کرد؟ آیا راه چارهای نیست؟ آیا باید مأیوس و نا امید شد و از مشارکت حداکثری چشم پوشید؟ در سایر جوامع که تعداد با سواد نیز زیاد دارند، همه با سوادها و دکتر مهندسها و آیت اللهها نامزد نمیشوند. شاید دلیلش ایجاد فرهنگ دموکراسی باشد. مردم و نخبگان جامعه فعالانه و آگاهانه در صحنه سیاست ظاهر میشوند و منتظر ثبت نام نامزد و تقلیل آن نمیباشند. شاید ویژگی ذاتی دموکراسی چنین اقتضا کند که هر کس تشخیص داد نامزد شود و قانونا کسی حق ممانعت ندارد؛ اما مردم باید انتخاب آگاهانه داشته باشند و با انتخاب آگاهانه و معیاری، هزینه حضور افراد ضعیف را بالا ببرند؛ به این معنا که افراد ضعیف اگر چندبار شکست بخورند؛ دیگر در صحنه ای که باخت آن حتمی است مشارکت نخواهند کرد.
انتخاب آگاهانه و غیر آگانه چه تفاوتی دارد؟
انتخاب آگاهانه:
انتخاب آگاهانه دارای ویژگی ها و مراحل زیر می تواند باشد:
۱- تعیین هدف
انتخابگر آگاه، نخست اهداف خود را از رأی دادن تعیین می کند. به این معنا که از خود میپرسد؛ من چرا و به چه دلیل به یک نامزد رأی دهم؟ نامزد انتخاباتی مجلس مردمی(مثلا) در حیطه وظایف و اختیارات قانونی خود چه کارهایی برای من باید بکند؟
مثلا نماینده مورد نظر من باید بتواند در مباحثات علمی تعیین بودجه کشور، روابط خارجی و…سهم فعال داشته باشد؛ در یکی از کمیسیونهای علمی حضور مؤثر داشته باشد؛ قوانین عدالت محور و عدالت گستر ایجاد نماید؛ زمینه اصلاحات اداری گذشته را با شجاعت دنبال کند؛ فساد بنیان برانداز اداری را در کشور ریشه کن کند؛ بر بودجه های کشور، نظارت دقیق و مسؤلانه داشته باشد؛ و….
در کل، اهداف خود را بشمارد و یاد داشت کند و با افراد کاردان برای تعیین اهداف و آگاهی از محدوده اختیارات نمایندگان درارتباط باشد.
۲-تعیین معیارها
وقتی هدف از انتخاب تعیین شد؛ باید معیارهای کسی که بتوند این هدفها را محقق کند تعیین نمود. ما اگر هدف های بزرگ و ملی داشته باشیم که داریم؛ باید افرادی در سطح ملی را به خانه مشترک ملت بفرستیم؛ نماینده در خور شأن نام و آوازه شهر ومردمانمان بفرستیم؛ ما اگر عدالت می خواهیم باید نماینده آگاه و شجاع به پارلمان بفرستیم:
– پس نماینده ما باید بالاترین سطح سواد را داشته باشد؛
– در یکی از رشتههای علمی تخصص داشته باشد؛ یا مهارتی در حوزه فکر و فرهنگ داشته باشد؛
– آگاهی از شرایط و دانش دنیای جدید داشته باشد؛
– بسته نگر و متحجر نباشد؛
– بی قید و لاابلی نیز نباشد؛
– شجاع و نترس باشد؛
– نگاه سود جویانه به مقام و موقعیت نداشته باشد؛
– درد ملی و مهینی داشته باشد؛
– مؤمن و متعهد باشد؛
– قدرت بیان قوی داشته باشد؛
– و…..
۳- شناسایی نامزدها
برای آن که انتخاب آگانه داشت؛ ناگزیر باید کاندیداها را شناسایی کرد؛ تا در مرحله بعد انتخاب انجام شود. نامزدها را می توان از راه سطح سواد؛ مطالع آثار؛ مطالعه بروشورهای تبلیغاتی؛ سخنرانی ؛ مصاحبه؛ و شناخت طرفدارانش شناسایی کرد که چند مرده حلاج است. یکی از راه های شناخت توجه به موضع مخالفان نامزد است؛ تا یک طرفه به قاضی نرفته باشد؛ پس تحلیل مجموعه عوامل در خواهد یافت که چه کسی می تواند آرمان های او را براورده کند.
۴- ارزیابی و انتخاب
در این مرحله با ملاحظه وظیفه ملی، اجتماعی، وجدانی و دینی، مجموعه عوامل را به دقت و سواس بررسی کند و از آگاهان مورد اعتماد بپرسد و کسی را انتخاب کند که شرایط فوق را داشته باشد و بتواند اهداف تعیین شده را برآورده سازد.
انتخاب آگاهانه مراحل فوق را دارا است. در برابر انتخاب آگاهانه، انتخاب غیر معیاری و یا انتخاب کور هم وجود دارد. به این معنا که انتخابی بدون روشنایی چراغ خرد و وجدان انجام گیرد. یا فلانی چون از قریه من است؛ چون پسر خاله من است؛ چون از دسته قومی من است، من او را انتخاب می کنم. این انتخاب بی دلیل و به دور از دایره اندیشه، تفکر، خرد و وجدان است.
البته اگر فردی ویژگیهای فوق را دارا بود و ازطرف قوم و قبیله هم انتخاب شد، هرگز حمل بر انتخاب کور نمیشود؛ یا اگر دو نامزد شرایط مساوی دارند، علایق منطقهای و فامیلی و… طبیعی است و هیچ اشکالی ندارد.
امیدوارم بتوانیم گامی نو در راستای نهادینه سازی فرهنگ دموکراسی حقیقی برداریم.
ولی باز هم می بینیم که افرادی برای بار چندم در انتخابات حضور دارند و لابد با خود می گویند که این بار دیگر رای میاورم. حتی در تبلیغاتشان از نامزدیشان در ادوار گذشته به عنوان یک گزینه رای جمع کن استفاده می کند. مثلا بعضی از کاندیداها نوشته اند: “نامزد فلانمین دوره مجلس شورای اسلامی یا شورای شهر”!