تعداد بازدید۱۲۳۱مرتبه
به نام خداوند مهر
بادرود
همواره فرهنگ ها ، آداب ، سنن و آیین ها ، سینه به سینه و از شخصی به شخص یا افرادی دیگر منتقل شده اند . شاید در این مقال تعریف و بررسی فرهنگ و آنچه که فرهنگ نامیده میشود نگنجد اما تفسیرهای اشتباه و نقل های ناصواب نیز نباید موجب تعریفی تازه در این خصوص گردد . رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی، حفظ محیط زیست و منابع طبیعی ، رعایت حقوق طبیعی جانداران و بسیاری از این دست مباحث جزو الزامات و تعهدات انسان نسبت به محیط پیرامونیش است . گروهی برخی خرده روابط اجتماعی ، رعایت اصول انسانی و انجام مقررات را تنها فرهنگ میدانند . چندی پیش در خدمت پرفسور تیمور یوسف لنگایی از افتخارات کشور ایران در آمریکا بودیم . فعالیت و تخصص ایشان ژنتیک گیاهی است و در حال حاضر با بودجه ای چند میلیون دلاری بر روی پروژه آنتی بیوتیک جدیدی مشغول فعالیت هستند . در میان گفتار هایشان نکته ای نظرم را به شدت جلب کرد . ایشان میفرمودند سالانه مبلغی حدود دویست و هشتاد میلیون دلار توسط مردم به حوزه تحقیق و پژوهش و دانشگاه ها در آمریکا کمک میشود . میان آنچه برخی فرهنگ مینامند و اتفاقاتی از این دست فاصله بسیاری است .
کمک به بخش تحقیق و پژوهش ، نهادینه کردن مشارکتهای عمومی ، تقسیم عشق و سیب و لبخند و دیوار مهربانی گامی کوچک در راستای اقدامی فرهنگی است . خدارا شاکر هستیم که فضای مجازی کاربردهای مناسبی را نیز به ما آموخت . گسترش مهربانی ، افزایش هم افزایی ، اقدامات مشترک و مهر و محبت و نودوستی.
به بهانه دیوار مهربانی یاداشتی از دوستی مهربان را برایتان ارسال میکنم باشد که با هم آوایی مهربانیمان مستدام بماند .
چند سالی بود که جایزه مرغوب ترین ذرت شهر به کشاورزی پیر به نام «دیوید» می رسید. همه میخواستند راز پرورش این محصول با کیفیت را بدانند .پس از اعلام اسامی برندگان خبرنگار سراغ دیوید رفت و پس از صحبت با او متوجه موضوعی شد که حسابی شگفت زده اش کرد: «دیوید از بذرهای مرغوب ذرت به همسایه هایش هم داده بود .»خبرنگار پرسید دیوید چطور میتواند دانه های مرغوب را با کسانی شریک شود که خودشان هم قرار است در مسابقه شرکت کنند.
پیرمرد پاسخ داد:«چرا نباید این کار را انجام دهم ؟باد بذرهای ذرت را از یک مزرعه به مزرعه دیگر منتقل میکند. اگر همسایه های من ذرت های خوبی نداشته باشند باد ان بذر های نامرغوب را به زمین من می آورد. پس اگر محصول مرغوب میخواهم باید به انها کمک کنم تا کشت خوبی داشته باشند.» کشاورز پیر به خوبی درک کرده بود زندگی انسانها به هم ارتباط دارد و میدانست اگر همسایه هایش محصول خوبی نداشته باشند او نیز نمی تواند محصول خوبی بدست بیاورد.
آری وقتی دستی را به یاری میگیری بدان که دست دیگرت در دست خداست….
هر که کارد قصد گندم باشدش
کاه خود اندر تبع میآیدش
که بکاری بر نیاید گندمی
مردمی جو مردمی جو مردمی
تقدیم به مردم خوب شهرم شهسوار و یاریگران بی نام عاشق.
” ما میتوانیم اگر بخواهیم و تلاش نماییم ”
با مهر ،علیرضا فلاحتکار .