حقوق شهروندی…

تعداد بازدید۱۱۹۸۷مرتبه

hoghogh shahrvandi2روزهای زیادی‌ست که در تحول بنیادین شهرم به اندیشه نشسته‌ام؛ با دوستان فرهیخته و مشاوران بزرگی مشورت کرده‌ام و تنها راه نجات و گذر از این بحران را تعامل، همکاری، مشارکت و همراهی مردمم یافته‌ام. بیشتر زمانی موضوع حقوق شهروندی ذهنم را مشغول نمود که با خواندن نظر یکی از بازدیدکنندگان محترم این وبلاگ شدیدا تحت تاثیر قرار گرفتم. ایشان صراحتا نقش شهروند و حقوقی که جامعه از شهروندانش انتظار دارد را به فراموشی سپرده و گمان می‌نمودند نقششان با انتخاب کردن افرادی در سمتهای مختلف به پایان رسیده و حال دیگر باید منتظر بنشینند تا پیشرفت و موفقیت را آنان برای مردم شهرشان به ارمغان آورند. گرچه بخشی از تفکرات این دوست عزیز وظیفه‌ی ذاتی افراد منتخب می‌باشد، اما به هیچ وجه نمیتوان نقش مردم را در تحقق این مهم نادیده گرفت.
لذا بر آن شدم تا پیرامون موضوع حقوق شهروندی کنکاش بیشتری نموده و از شما گرامیان بخواهم تا با ارائه نظراتتان ضمن تبادل نظر و اندیشه بتوانیم مشارکت حداکثری را در امور شهری تمرین نماییم.
حقوق شهروندی در تعریف جامع آن بخشی از حقوق عمومی است که در قانون اساسی هر کشوری شکل ملی به خود گرفته است و تنها شامل حال شهروندان همان کشور می‌شود و در برگیرنده حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و… است و بر برابری، عدالت و استقلال تاکید دارد. در برابر این حقوق، وظایف و تکالیفی دوسویه بر شهروندان و دولت مترتب است. در واقع حقوق شهروندی آمیخته‌ای است از وظایف و مسئولیت‌های شهروندان در قبال یکدیگر، شهر و دولت و همچنین حقوق و امتیازاتی که وظیفه تامین آن حقوق بر عهده مدیران شهری (ادارات، ارگانها، شهرداری) و دولت است.
آنچه که جوامع پیشرفته را از جوامع در حال توسعه و عقب مانده متمایز می‌کند این ویژگی کلیدی شهروندی یعنی وجود اخلاق مشارکت است. شهروندی فعالانه که با فرد آغاز می‌گردد و از طریق اقدامات فرد است که شرایط ساختار شهروندی بوجود آمده و بهبود پیدا می‌کند.
لذا به نظر می‌رسد، اصلاحات باید با هدف بهبود فرصت‌های شهروندان برای اعمال حقوق و وظایفشان و بوسیله مشارکت صورت بگیرد. به‌رغم اتفاق‌نظر موجود در اهمیت و ارزش شهروندی، توافق بسیار اندکی وجود دارد که موقعیت شهروندی باید متضمن چه چیزی باشد؟ چه نوع جامعه‌ای به بهترین وجهی شهروندی و به تبع آن حقوق شهروندی را ارتقا می‌بخشد؟
در پاسخ به این سوالات به نظر می‌رسد با توجه به تفاوت موجود در شیوه مدیریت شهرها ایده‌ی واحدی در خصوص دامنه مفهوم حقوق شهروندی وجود ندارد و نیز اینگونه به نظر می‌رسد که جوامع بشری در سیر تحولی خود ناگزیر شده‌اند حداقل حقوق را به عنوان پایه مطالبات حق شهروندی بپذیرند و هر جامعه‌ای به اقتضای خود تلاش کند تا این مهم را هرچه بیشتر و با گسترش کمی و کیفی به نقطه مطلوب برساند. به این معنا که این جوامع به صورت جمعی سعی نموده اند تا با پذیرش حداقلها در کوتاه‌مدت، با تلاش و نگرشی که کل آن جامعه را در بر می‌گرفت در درازمدت نسبت به تغییر وضعیت زندگی جمعی خود اقدام نمایند.
در کشور ما نقش دولت و حکومت در فرایند برنامه‌ریزی شهرها از دهه ۵۰ سده بیستم تا هزاره جدید، حکایت از گذار از حکومت مرکزی با اعطای اختیار و مسئولیت‌ها به نهادهای حکومت محلی و واگذاری فرایند تصمیم‌سازی به نهادهای اجتماعی و شهروندان و ایفای نقش <همکار> توسط دولت در فرایندهای توسعه شهری بوده است.
این تغییر نگرش در ساختار حکومت در حالی اتفاق افتاده است که مفهوم شهروندی و حقوق شهری در اذهان مردم عادی همچنان بدون تغییر باقی مانده است و تنها مشارکت مردم در امور به شرکت در انتخابات و برگزاری آن محدود شده است. مشکل عمده شهروندی در دوران معاصر جدی تلقی نکردن موضوع مشارکت توسط مردم است. برای بیشتر مردم، شهروندی به معنای انجام کارهای نیک و یا رای دادن و در مقابل دریافت خدمات است.
به نظر می‌رسد بازتعریف این حقوق در شهر با مشارکت شهروندان و اتخاذ رویکردهای ناشی از این حقوق به‌ویژه در حوزه اقدامات بهسازی و نوسازی شهری و توانمندسازی سکونتگاه‌های شهری که عرصه‌های خاص برای حضور و مشارکت مردم در فرایند مدیریت و اجرای سیاست‌های شهری است، بتواند گامی اولیه و اساسی در فرایند تغییر جهت به‌سمت دستیابی به شهروندی فعال باشد.
در پایان این نوشته ضرب المثلی از نیاکان‌مان که به نظر میرسد این روزها به ورطه فراموشی سپرده شده است را یادآوری می‌کنم؛ “شهر آباد، خانه آباد”
بسیار خرسند خواهم شد اگر شما بازدیدکننده گرامی و همشهری خوبم پیرامون این موضوع نظر ارزشمندتان را ارسال نموده و در این‌باره با سایر عزیزانی که نظراتشان را ارسال نموده‌اند، به بحث و تبادل نظر بپردازید.
در بخشهای بعدی این عنوان پیرامون وظایف دو سویه شهروندان و مدیران شهری با شما خواهم بود. پاینده باشید.

12 thoughts on “حقوق شهروندی…

  1. با سلام
    جناب مهندس لطفا” جواب کامنتها را بدهید در ضمن قرار بود از وضعیت پل چهارم وجاده ساحلی گزارش ارایه فرمایید منتظر جواب و گزارشاتتان هستیم

    • درود بر دوست بزرگوار و عزیز جناب آقای سیامک
      بینهایت ممنونم که بنده را در این وبلاگ پیگیری میکنید و با کامنتهایتان من را دلگرم مینمایید.اگر پاسخ کامنتها را به سرعت نمیدهم لطفا از من دلگیر نشوید،تلاش میکنم تا بطور کلی در مباحثی که مطرح میکنم پاسخگوی دوستان باشم اما در ارتباط با پل چهارم وعلی الخصوص جاده ساحلی چون پروژه در حال مراحل پایانی طراحی میباشد بزودی اطلاع رسانی خواهم کرد .باز هم متشکرم.

  2. مقاله جالبی در مورد حقوق شهروندی نوشتید گرچه در همان ابتدا حقوق متقابل شهروند و شهر را متذکر شدید. متاسفانه بعلت عدم ارتباط مردم و مسئولین و درونگرا بودن افراد این حقوق و وظایف کمتر شناخته میشود. مثالی از حقوق و وظایف حاکم بین افراد جامعه ، بین راننده و عابر پیاده میزنم:
    ما نمیدانیم که وظیفه داریم در زمان رانندگی اگر عابری را نزدیک خط عابر پیاده دیدیم که قصد عبور از خیابان دارد باید توقف کنیم، بر همین منوال وقتی خودمان عابر هستیم چون انتظار توقف و ترمز کردن راننده را نداریم(و این حق را برای خود قائل نیستیم که با خیال راحت از خط عبور نماییم)، با دیدن اتومبیلی که نزدیک میشود، میمانیم تا رد شود و بعد عرض خیابان را طی میکنیم. حتی به مخیله یک عابر نمیرسد که با دیدن اتومبیل با توقع توقف او به راه خود ادامه دهد. این موضوع در کشورهای دیگر اینگونه نیست. در همین کشور سوسمارخور همسایه جنوبی یکبار از خط عابر میخواستم رد شوم که یک اتومبیل سر رسید. من بدون اختیار به عقب پریدم مبادا به من بزند ولی دیدم با یک ترمز کوبنده درست قبل از خط عابر ایستاده است و با تعجب به من نگاه میکند که چرا رد نمیشوم؟!!!
    وقتی شهروند نداند که میتواند در مدیریت شهرش مشارکت داشته باشد، و اگر هم بداند راهی برای آن متصور نیست، ناخودآگاه خود را از مدیران شهرش که روزی خودش آنها را منصوب کرده فاصله میگیرد و بجز در مورد کارهای شخصی به آنها مراجعه نمیکند.
    خود شما در شورای شهر و شهرداری چند نفر را دیده اید که برای یک کار عمومی شهر مراجعه نماید. مثلا تا بحال شده کسی بیاید و بگوید چرا جدول خیابانها را مرتب نمیشویید؟ ولی دهها نفر برای آسفالت کوچه خود و صدها و بلکه هزاران نفر برای کارهای ساختمان و زمین خود مراجعه مینمایند.
    چه بهتر همین سایت محلی برای تضارب آرا شود، آرایی که با جوانان پای اینترنت میتواند شروع شود،
    البته به شرطی که فیس بوک و GEM اجازه دهد!

  3. جناب فلاحتکار عزیز خدا رو شکر که کماکان آگاه به فعالیت دلسوزانه شما نماینده دلسوز شهرم هستم .امیدوارم با اطلاعیه هایی که در سایتها میزارم برای دوستان خودم روزی همه به این نتیجه برسیم تا مشارکت همه جانبه از طرف مردم با شما و سایر عزیزان و مسولان اجرایی و شورا نباشه اتفاق خاصی واقعا نمیتونه بیفته ما مردم فرهیخته شهرمون متاسفانه وقتی نماینده انتخاب میکنیم بقول شما دیگه همه چیز رو به جرگه فراموشی میسپاریم !امیدوارم روزی همه شهسواریها به این نتیجه برسند چرا شهرمون از نظر امتیازات و امکانات شهری از بقیه شهرهای شمالی عقب تره .من امید دارم روزی همه متوجه اشتباه خودمون خواهیم شد فقط خدا کنه دیر نشه.

  4. شما متونید با زحمتی که به خودتون میدهید اهدافی روکه پیشرو دارید و میخواهید ارایه دهید از مسیج هم نباچار استفاده کنین و یک فراخوان از همشهری های خودتون بخواهین..میدونم این خیلی منطقی نیست ولی فقط یک پیشنهاد بود .منتظر جواب شما هستم .

  5. سلام و عرض ادب.ممنون که هنوزم مینویسید.مقاله خوبی بود و البته دلگرم کننده.بحث حقوق شهروندی که ما کمی ازش فاصله گرفتیم جز اولویت و توجه خاص اکثر جوامع پیشرفته است که توانستن با رعایت چهارچوبی خاص و از پیش تعیین شده به جایگاه موردقبولی از رفاه و پیشرفت ملی برسند.که میشه به عنوان مثال از کشور هایی مثل مالزی ، چین یا کره جنوبی نام برد.این صحبت که مردم این کشورها اصلاح را از خود شروع کردند کاملا صحیح اما سوال من اینجاست که اگر آنها توانسته اند چرا ما نمیتوانیم؟؟!! چرا ما نمیتوانیم خود را اصلاح کنیم؟ سیستم غلطه؟؟ ما غلطیم؟؟ هر دو مورد؟؟ هیچکدام؟؟….

  6. دوست خوبم درود ،
    اول اجازه بده در مورد قسمتی از جمله آخر وب نوشته خوبت نظرم بگم ، منظورم ” وظایف دو سویه شهروندان و مدیران شهری ” . قطعا وظیفه شهروندان در قبال شهرشان است ، که باید در این خصوص به مدیران شهری که منتخب خود شهروندان گرامی هستند ، پاسخگو باشند و مسلما مدیران شهری قبل از اینکه مدیر باشند شهروند بوده و در همین حوزه حقوق و وظایفی دارند و به نظر میاد با قبول مدیریت وظایفشان یخوده بیشتر شده که البته در قبالش ازشهروندان گرامی حقوق دریافت می کنند.
    خب حالا کلمه شهروند ، شامل دو قسمت شهر به معنای جامعه انسانی و وند به معنای عضوی وابسته به جامعه انسانی است . واضح است که یک فرد زمانی به عنوان شهروند شناخته می شود که حقوق و وظایف خود رابشناسند و به آن عمل کنند ( نمیشه که شما عضو جامعه ای باشی و حق و حقوق و وظایف خودت رو در آن جامعه ندونی ) .حالا با این توضیح بنظر می یاد همانطور که دوست عزیزمون نخود سیاه اشاره کرد خیلی هامون هنوز شهروند نیستیم . راستی بنظر شما در چنین وضعیت ای آموزش شهروندی بخشی از وظایف مدیریت شهری نیست ، پیشنهاد می کنم اگه هست در این خصوص از مدارس و ادارات شروع کنید .

  7. ۱۴:۴۶
    به گزارش هنرنیوز،در متن این نامه آمده است:
    «ریاست محترم سازمان میراث فرهنگی،صنایع دستی وگردشگری
    جناب آقای دکتر محمدعلی نجفی
    احتراما به استحضار می‌رساند که فرماندار شهرستان تنکابن مازندران جناب آقای هاشمی،با گشودن در به روی گروهی سوداگر در حال نابودسازی یکی از ارزشمندترین و زیبا‌ترین جاده‌های گردشگری کشور و جهان بنام جاده دو هزار و به بارآوری زیانی به بزرگی بیش از هزاران میلیارد تومان است که این مبالغ با بررسی‌های اولیه کارشناسی و با احتساب قطع منافعی که از این راه شامل آیندگان می‌شد قابل شناسایی و بررسی است.
    پس از تجاوز گسترده به جنگلها، ساخت و سازهای افسار گسیخته در زمین‌های زراعی، سوزاندن زباله‌های چند شهر در این جاده گردشگری و آلوده سازی کلیه منابع آب و به خطر انداختن سلامتی مردم و سایر بی‌تدبیری‌ها، گویا اکنون نوبت به نابودی کامل این منظر بسیار زیبا و ارزشمند فرا رسیده است. البته در این مورد هیچ جای شگفتی نیست،زیرا در کشوری که مسوولانش با نگاه صرفا کاربردی به آب یکی از ارزشمندترین، بزرگترین، خاصترین و زیباترین دریاچه‌های جهان را می‌خشکانند، فرمانداری شهر کم نام و نشانی چون تنکابن نیز،حداقل باید توانایی نابود سازی یکی از زیباترین و خاص‌ترین جاده‌های جهان را داشته باشد.»

    در بخش دیگری از این نامه این فعال گردشگری و محیط زیست از فرماندار گلایه کرده که چرا گروهی از افراد و در رأس آن‌ها شخصی بنام س- خ مجوز ساخت و ساز گرفته‌اند و چرا پس از ساخت و ساز غیر مجاز و تجاوز به حریم راه و پس از عزم جدی اداره راه جهت جلوگیری تخریب و با وجود هشدارهای استانداری و اداره کل راه استان، فرماندار نسبت به این موضوع بی‌توجهی کرده و پاسخگو نبوده است.

    وی گواه این بی‌توجهی را به نامه شماره ۲۶۲۹۹/۴۱/۸۶ مورخ ۲۹/۳/۹۲ استانداری جهت اعمال قانون و همچنین نامه شماره۳۱۸۳۶ مورخ ۴/۶/۹۲ اداره راه استان مبنی بر اصلاح اشتباه طرح هادی مربوط می‌داند.
    او در این نامه به مجاب نمودن دهیار به صدور پروانه، پس از ساخت و ساز غیر مجاز در فاصله ۱۶ متری از خط مرکزی جاده توسط فرمانداری اشاره دارد، جایی که از دهه ۶۰ به این سو،هیچ بنایی در فاصله کمتر از ۵/۲۲ متر ساخته نشده و این اقدام باعث مشروعیت بخشیدن به فعالیت‌های سوداگران زمین در این بخش از تنکابن شده است.

    در ادامه این نامه آمده است:« شهر تنکابن فاقد هر گونه بنای تاریخی و یا شخصیت تاریخی چشمگیر و یا محصول و دستاوردی منحصر به فرد است،جز محور گردشگری دوهزار که به عنوان قطب گردشگری نیز به تصویب رسیده است و سالانه پذیرای هزاران گردشگر است،که همانگونه که امروز ایران را، روزی جهان را نیز با نام خود آشنا خواهد ساخت.
    ورودی این جاده که حد واسط دو روستای قلعه گردن و لتاک میباشد،آغازی رویایی را به گردشگران نوید می‌دهد که پس از تماشای همه شهر از بالای قله و گذر از دو رود خانه بسیار زیبا و پستی بلندی‌ها و تپه ماهورهای سرسبز و حاشیه‌های دل انگیز، ما را به مسیری باورنکردنی با کوههای پر درخت و در نهایت به جایی که آسمان و زمین، رود و دره، سنگ و خزه و ابر و درخت به هم آمیخته‌اند پیوند می‌دهد. به جایی که انسان را به ستایش و کرنش واداشته و او را به کمال فرا می‌خواند، به جایی فراتر از آنچه که جز به تماشا به فهم آید.اکنون با بیان اشتباهی عمدی یا سهوی از حریم، گروهی سودجو به این جاده هجوم آورده‌اند که همچون یک اپیدمی، شتابان روبه گسترش است. و دیری نخواهد پایید که در پی هرج و مرج حاصله و ساخت و سازهای افسار گسیخته، دکانهای تعویض روغن، بلوک سازی، مکانیکی، بخاری سازی و غیره بسیار سریع حاشیه بسیار زیبای این راه رویایی را به کام خود فرو خواهند برد و چیزی از زیباییها و ارزشهای این منظر بسیار زیبا باقی نخواهد ماند».

    او در این نامه یادآور شده است:« متولی حفظ منظر و زیبایی در کشور ما کیست؟متولی حفظ راهها و حریم کیست؟چرا گروهی آشکارا،شجاعانه و بدون هراس از کرده خود چپاول می‌نمایند و اینجانب به عنوان نزدیکترین شاهد عینی و آگاه از این جنایت ملی ،نخست باید مانع چشم پوشی مسئولین اداره راه تنکابن و متوجه ساختن مسئولین استان و وزارتخانه شوم و اکنون نیز موضوع بی‌توجهی و جانبداری فرماندار تنکابن مطرح است .موضوعاتی که باید یکایک حل گردند تا از یک تاراج ملی پیشگیری گردد. واکنش افکار عمومی پس از آگاهی از این موضوع در سایتهای خبری چه خواهد بود؟ دهیار مردی کم دانش است و شاید نداند با صدور پروانه با تاریخ سئوال برانگیز و مشکوک چه کرده است اما پس از انجام ساخت و ساز غیر مجاز در حریم راه، نمی‌توان به این تخلف که با دستور مقامات بالاتر صورت گرفته مشروعیت بخشید و مانع اعمال قانون شد. این پیرمرد نمی‌داند. مسئول محترمی که می‌داند و آگاهی دارد چرا چنین می‌کند؟ سخن از آگاهی است، چیزی فراتر، گسترده‌تر و ارزشمندتر از تخصص.
    اینجانب خواستار پاسخگویی هستم،اینجانب خواستار اعمال قانون و پیشگیری فوری از این تاراج ملی هستم. نامه‌های ارسالی و پاسخ‌های دریافتی به پیوست ارسال می‌گردد. اینجانب از آن مقام محترم خواستار بذل دستور مقتضی جهت بررسی فوری موضوع و پایان بخشیدن به کلیه مصالحات،چشم پوشی‌ها و تخلفات در هر سطحی هستم.
    محمد ابراهیم هراتی »

    به گفته این فعال گردشگری پس از ارسال این نامه به ریاست سازمان میراث فرهنگی از سوی این سازمان نامه مربوطه به وزارت راه، سازمان محیط زیست و وزارت کشور ارسال شد که با وجود تاکید وزارت کشور اقدامات مقتضی در ساری به کندی پیش می‌رود.
    کد خبر: ۶۷۳۴۸
    Share/Save/Bookmark

    • همشهری و خواننده محترم جناب آقای سیامک
      درود بر شما.در ارتباط با مطلبی که از سایت هنر نیوز عنوان فرمودید به جهت اینکه خارج از حوزه مدیریت شهری میباشد نمی توانم اظهار نظری داشته باشم اماسعی میکنم تا این مطلب را به نظر فرماندار رسانده ونظر ایشان را در همین سایت به اطلاع خوانندگان برسانم.
      همچنین به جهت اینکه علاقه مند هستم تا گزارشی را از پل چهارم به شهروندان عزیز اعلام نموده و نظر شخصی خود را نیز عنوان نمایم از محضر جنابعالی عذر خواهی کرده واجازه میخواهم تا مطلب شما در این خصوص را در آن قسمت برای شهروندان منتشر کنم.با سپاس.

      • با سلام
        مطلب خوبی بود …فیض بردم.
        ضمن اینکه امیدوارم شهسوار( شهر و زادگاه مادریم) یه روزی بتونه از همه داشته هاش استفاده کنه به خصوص ساحلش که میتونه توریست پذیری خوبی داتشه باشه…

  8. با سلام و دورود به آقای فلاحتکار اگر خواسته باشیم از حقوق شهروندی صحبت کنیم این نیست که فقط به امورات شهری یه جاده ای باشه باید نظم ترتیبی در مورد کارکنان شهرداری هم باشه نکته قابل توجه اینه که بدترین نهاد در شهرداری که از ادب انسانیت به دور هستن و شخصیت اجتماعی ندارن کارکنان سد معبر هست شهردار قبلی درسته از نظر اجرای ضعیف بود ولی در برخورد با کسبه مغازه دار از نظر برخورد ملاحظه گر بود متاسفانه با روی کار آمدن شهردار جدید در یک اشتباه اول در مورد انتخاب کارکنان سد معبر بود که در دوره شهردار …همین افرادی بودن … میگرفتن فقط اینا نیست برخورد بد رفتار ناشایست زورگویی و پرخاش گریری که منجر به درگیری لفظی و دعوا تبدیل میشد با روی کا آمدن آقای … چون ایشون یقین داشتن و میدونستن که اینا لایق اینکار نیستن از کار سد معبر به بیرون رانده شدن ولی متاسفانه همین اشتباه داره دوباره تکرار میشه آقای فلاحتکار آیا تمام کارهای عمرانی شهرداری به اتمام رسیده آیا زیبای شهر به همین سد معبره مردم با سختی و اقتصاد نا بسامان دارن دسته پنجه نرم میکنن به جای اینکه کمک حال دیگران باشیم باید نمک به زخمشون پاشید آقای فلاحتکار خواهشی که دارم در مورد این کارکنان سد معبر بیشتر تحقیق و تفحص کنین مخصوصا” در مورد …. که سابقه درخشانی هم نداره ممنونم شرمنده پر حرفی کردم خواهشا” به این موضوع رسیدگی کنین……………..