تعداد بازدید۲۸۸۰۸مرتبه
به نظر شما آیا شهر ما توسعه نیافته و عقب مانده از پیشرفت است؟ یا خیر؟
اگر جوابتان مثبت است، علل یا عوامل عدم رشد و توسعهنیافتگی یا عقبماندگی شهرمان کدامند؟
راهکارها و پیشنهادهایتان پیرامون رفع این عوامل چیست؟
و اگر جوابتان منفی است، نقاط مثبت پیشرفت و توسعهی شهرمان در کدام حوزهها ملموس است؟ و چه پیشنهادی را برای توسعه هرچه بیشتر این پیشرفتها دارید؟
لطفا نظرات خود را برای تحقق و ساختن شهرتان با بنده در میان بگذارید. قطعا راهکارها و پیشنهادهای شما گرامیان چراغ راه ما خواهد بود. تقاضامندم به جهت دریافت نظرات بیشتر و آشنایی با اندیشههای تمامی همشهریان و بهره بردن از خرد جمعی این وبلاگ رابه دوستانتان معرفی نمایید. متشکرم.
با سلام.
بی توجهی مسؤولین استان و اهمیت قایل نشدن و یکدست نبودن مدیران و مسؤولین شهری و به دنبال آن پیگیر نبودن همشهریان عزیز (هر که به فکر خویشه…) و همچنین عدم اختصاص بودجه کافی برای غرب مازندران (با عنایت به اینکه شهر ما فاقد درآمد کافی می باشد) و به کار نگرفتن متخصصین دلسوز بومی، گوشه ای از علل عقب ماندگی شهر ماست. با یک گل هم بهار نمی شه.
برای جنابعالی آرزوی موفقیت دارم.
محمدصادق مشایخی
با سلام
به دلیل اینکه در حوزه ورزشی و ورزش قهرمانی مشغول فعالیت می باشم در این خصوص نکاتی را خدمت دوستانم عرض می نمایم(این کامنت را قبلا در هفته تربیت بدنی نگاشته بودم ،خواستم در این نوشتار و بحث مرتبط دوباره آن را با توجه به اهمیت موضوع مطرح کنم.)
۱- بحث ورزش در حوزه شهری بسیار پیچیده است،اگر اداره ورزش و جوانان را تنها متولی ورزش بدانیم ورزش را بسیار محدود کرده ایم،به نظر بنده حقیر تمامی ارگان های دولتی و بخش خصوصی متولی ورزش در شهرستان هستند،۲-در سالهای اخیر بحثی باب شده که به ورزش قهرمانی درشهر ما ضربه سنگین زده و آن هم تفکیک قائل شدن بین ورزش قهرمانی و ورزش همگانی می باشد،در صورتی که در تعریف هر دو یک هدف را دنبال می کنند و آن تعالی جامعه می باشد؛من به عنوان شخصی که در ورزش قهرمانی فعالیت می کنم تا به حال کمتر پیش آمده که مسئولی را سر تمرینات و حتی مسابقاتی که در شهرم انجام داده ام ببینم ولی کلیه مسئولین به ورزش همگانی و شرکت در آن توجه ویژه دارند ۳-طرح ارزیابی برای قهرمانان وجود ندارد،می دانم که همه دوستان هر روز بر میله های شهرداری و مکان های مشخص بنرها و پلاکارد های مختلفی را می بینید که با القابی نظیر قهرمان بین المللی ،قهرمان جهان،قهرمان آسیا-استان-کشور-شهرستان-بهترین داور-….به چشم می خورد و افراد عادی به ذهنشان خطور میکند که ماشاالله تنکابن قطب اصلی ورزش قهرمانی کشور است،اما متاسفانه چنین نیست .اتفاقا شهر ما در بعد ورزش قهرمانی بسیار ضعیف است اما دوستان به خاطر نبود نظارت کافی القاب ماورایی به خود اهدا میکنند و بهترین مکان های جانمایی شده را به پایین ترین مقام ها داده می شود،جالب است خاطره ای خدمتتان عرض کنم بنده مهر ۹۱ در مسابقات جهانی کاراته آزاد مقام سوم را کسب کردم بنری تدارک دیده شده بود از طرف فدراسیون برای نصب به دوستان در شهرداری تحویل دادیم و ۴۰ روز بعد در جای نامناسبی که در جلوی آن درخت نارنج بود نصب کردند علت را جویا شدم فرمودند بنرهای مناسبتی واجب تر است یا امسال بعد ازمسابقات جهانی تایلند خود دوستان در شهرداری بنری تدارک دیدند و در بهترین جا و سر میدان امام نصب کردند اما تنها ۱ روز و سپس تبلیغات را جایگزین کردند….۴- امتیاز و ارزشی برای قهرمان در حوزه شهری وجود ندارد.بنده به جرات میگویم که بهترین روزها و عمرم را صرف ورزش قهرمانی کرده ام،در کنار آن تحصیلاتم را نیز انجام داده ام ،برای رسیدن به هدفم از کلیه لحظات زندگیم گذشته ام؛ولی هر چه به جلوتر می روم تنها سراب می بینم،باز خاطره ای خدمتتان عرض کنم بنده بعد از مسابقات تایلند و زمان توزیع جوایز در ذهن خودم رویا می پروراندم که با بازگشت به وطن و دیار خود دیگر دوره مشکلات تمام می شود،من دین خود را ادا کردم،دیگر لازم نیست برای حقوقی ناچیز روزی ۲ ساعت در راه بین تنکابن و متل قو باشم و… اما متاسفانه این ها همه رویایی بیش نبود…مسئولین تنها به مراسمی که آن هم با درایت مربیان عزیزم تدارک دیده شده بود آمدند و رفتند که رفتند….من نمی دانم باید چه کنم که دیده شوم آیا حق من قهرمان نیست که از کوچکترن امتیاز ها برخوردار باشم !!
با سلام به شما دوست عزیزو همکاران در شورای شهر.
سلام.خداوند بلندمرتبه را بسیار شاکر هستیم که نیروی جوان و با شرفی چون آقای مهندس فلاحتکار چنین با جدیت و پشتکار که بی شک ناشی از حس قوی وی به اعتلا و پیشرفت شهر و جامعه مان است،پیگیر می باشند. شهر ما از دیر باز عرصه تجربه اندوزی دیگران بوده و چنان که شایسته ساکنین با فرهنگ آن بوده با آن رفتار نشد این عدم توجه در تمامی جهات هم از بعد اقتصادی و اجتماعی نمود داشته است.اگر بخواهم خلاصه عرض کنم مجموعه ای از عیوامل شامل ۱٫ قوی و پیگیر نبودن مدیران رده بالا ۲٫ اصولا غرب استان از نظر توجه مسئولان استان در انتهای لیست می باشد ۳٫ عدم وجود مکانسیم پیگیری و پرسش از ناحیه شهروندان در مورد عملکرد مسئولان. سپاس
با سلام
سطح فرهنگ ذاتی مردم شهر تنکابن مانع پیشرفتشان است.مشت نمونه خروار است من برای یک اجتماع کوچک سالهاست که فرهنگ سازی میکنم اما بیفایدست چرا که شهروندان ما فقط نیاز سنجی شخصی میکنن وبه رشد وتعالی جامعه فکر نمیکنن وبرای موفقیت دیگران سعی وتلاش نمیکنن وفقط خودبین هستن
شورای شهر وظیفه اش نظارت بر مدیریت شهری میباشد که در دوره های گذشته اینگونه نبوده است.شوراها با رای مستقیم مردم میتوانند بر تمامی ارکانها نظارت داشته باشند.امیدواریم در این دوره شاهد این اتفاق باشیم.
-مدیریت افراد غیر متخصص و دلسوز بومی
-فقر مردم و عدم پذیرش تغییرهای جدی
-روابط غلط به جای روابط درست در ادارات
با سلام خدمت جناب مهندس فلاحتکار
بنده در جواب سوال قشنگتون عدم مدیریت صحیح را علت عقب ماندگی شهرمان میدانم.ممنونم
باند بازی،فامیلبازی،دادن پستهای کلیدی به افراد نا کارامد وبی سواد راعوامل عدم پیشرفت شهرمان میدانم.
۱-ترجیح منافع ومصالح شخصی بر منافع ومصالح عمومی
۲-رودربایسی یا خوف همکاران از افشای اسرارو اطلاع رسانی
۳-عدم شایسته سالاری و بکار گیری افراد مجرب ومناسب
۴-تمرکز گرایی هر یک از اعضا بر محله خود به طمع کسب آرا در مرحله بعد….
تا چنین روحیه ای باشد مشکلات هم هست.اما از اینکه جنابعالی در صدد ارتباط وتعامل با شهروندان هستید امر پسندیده ایست.
دلهای نسوخته ،گاها پر ولع وحریص و خودپسند که لیاقت لازم برای آن جایگاه را ندارن
سلام
اولی عدم اتحاد شورا وشهردار
دومی وجود افراد فاسد در ….(برخی )وبعضی از نیروهای شهرداری
عدم شایسته سالاری
جناب فلاحتکار، این کار و این پرسش شاید در ظاهر عملی مثبت و مفید برای اعضا یا عضو شورای شهر به جهت شناسایی چالش های پیش روی شهرمان برای رفع اونها باشه اما در باطن خیلی بی ارزش و دون شأن می باشد.
شما دیگر کاندید انتخابات نیستید! شما هم اکنون یک عضو شورا و نایب رئیس شهر تنکابن، شهر مرکزی شهرستان تنکابن با بیش از ۵۰ هزار نفر جمعیت هستید.
حالا با گذشت نزدیک به سه ماه از تحلیف شورای چهارم و چیزی حدود ۵ ماه از انتخاب شما در انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲، حالا دیگر فرصت آزمون و خطا باقی نماند. حالا دیگه وقته عمله. فقط عمل به همه ی اون شعار و ها وعده هایی که تو دوران انتخابات داده اید. جای هیچ کم کاری و سهل انگاری ای هم حتی باقی نمانده، چه برسد به اینکه حالا می خواهید شهرمان را از لحاظ توسعه در قالب یک پست وبلاگی، نظرسنجی کنید.
این موضوع در مقیاس بزرگ تز مثل این نکته می ماند که آقای ظریف، وزیر امور خارجه دولت یازدهم، برای نخستین بار پای میز مذاکرات ۱+۵ برود و کمال اعتماد به نفس و خونسردی بگوید: من در جریان نیستم، توضیح بدهید ببینم در چه وضعیتی قرار داریم.
با آرزوی موفقیت
دوست و همشهری بزرگوار من،
کامنت شما را به عنوان یک همشهری خواندم؛ بسیار متاثر و متاسف شدم از اینکه می بینم کوتاه نگری و ساده انگاری خودتان را به نایب رئیس شورای شهرتان نسبت داده اید.
دوست ارجمند، تصدی شورای شهر را نمی توان با وزارت امور خارجه قیاس کرد و در واقع قیاس مع الفارغ است. فردی که در تصدی وزارت امور خارجه قرار می گیرد سالهاست در حوزه دیپلماتیک فعال است و به صورت حرفه ای در حال رصد کردن موضوعات مرتبط، چه در جایگاه وزیر باشد یا نباشد. حال آنکه اعضای شورای شهر همین من و شمایی هستیم که تا دیروز سرگرم معاش خودمان بوده ایم و حس تکلیف یا هر حس دیگری ما را در این جایگاه قرار داده است، آن هم به انتخاب مردم نه به انتخاب رئیس جمهور.
چرا گمان می کنید که علیرضا فلاحتکار و امثالهم باید به تمام مشکلات شهری مسلط باشند و برای همه این مشکلات راه حل داشته باشند. خیر دوست عزیز، دلیل انتخاب ایشان توسط مردم، وجود روحیه کار و تلاش و پیگیری و سابقه خوب زیستن در این شهر بوده و نه چیز دیگری. همان داشته هایی که باعث می شود تا مردم پشت گرم به حضور فرد یا افرادی باشند که از جنس آنهاست.
دوست خوبم، آیا وقت آن نرسیده که به جای غر زدن و در بیرون گود نشستن و تماشا کردن، به تواناییهایمان ایمان بیاوریم و دست افرادی که منتخب خودمان هستند و اینگونه به سویمان جهت اعتلای زندگی شهریمان دراز شده است را به گرمی بفشاریم؟
بیاییم به دور از هرگونه نگاه منفی و جهت دار پیرامون افراد، به شهرمان فکر کنیم و به آینده فرزندانمان که در این شهر بمانند و به خوبی زندگی کنند و از دسترنج پدران و مادرانشان بهره ببرند.
حال که این فرصت برای اولین بار توسط آقای فلاحتکار مهیا شده است تا با صراحت کلام مسایلمان را بازگو کنیم، عاجزانه از شما دوست خوب و سایر همشهریان تقاضامندم، اگر یار شاطر نیستید بار خاطر هم نباشید تا این عزیز را از راه رفته دلسرد و مایوس نکنیم، هرچند که ایشان ثابت قدم تر از این حرفها هستند.
برای شما آرزوی ضمیری پاک و قلبی مطمئن از لطف و عنایت پروردگار دارم.
شاد باشید و سربلند.
اینکه متن کامنت من که صرفا دیدگاه شخصی من بوده شما را وادار به ارسال جوابیه کرده واقعا خوشحالم و امیدوارم همه ی ما بتونیم همیشه به میزان وسعمون اکتیو و تاثیر گذار باشیم.
در این باره باید عرض کنم آن چیزی که در قبال اون کوتاه نگری شده بُعد نگرش بنده نیست، بلکه شیوه ی برنامه نویسی شده ی ذهن افرادیست که پروسه ی کوتاه مدت ۴ ساله ی هر سمتی از شورای یک روستای محروم و دور افتاده تا وزیر و دیپلمات یک کشور را حوزه ی آزمون و خطا، (حتی برای یک روز) به حساب می آورند؛ است.
به درستی فردی که به خود جسارت ورود به چنین عرصه هایی را می دهد می بایست با برنامه ای دو گانه (کوتاه مدت و بلند مدت) وارد شود، عرض اندام و ایراد رقابت کند و در صورت پیروزی بلادرنگ به اجرای مواعید و برنامه ها و همینطور در سمتی همانند نایب رئیسی شهری مثل تنکابن، به ابراز نظرات شخصی و عمومی بپردازد.
این اون جسارتی بود که البته من و شما نداشتیم، به تعبیری ساده تر افرادی که چنین روشی دارند و بدون آسیب شناسی وارد عرصه می شوند و مهلت چهارساله خدمت رسانی رو مدت زیادی فرض می کنند و فکر می کنند و می گویند: حالا بگذارید وارد شویم، اگر شدیم، از دور و اطراف نظر می گیریم و عمل می کنیم. . . .
نه دوست و همشهری عزیز من. این طریقه نگرش، مختص به افرادیست که هیچ شباهت ظاهری ای به آقای فلاحتکار ندارند و البته باز متذکر می شوم، از دیدگاه پرسنال بنده، طرح چنین سوالاتی فقط می تونه دل افرادی که احساس می کردند با ورود فرد مطلع، آگاه و چشم و دل سیری مثل آقای فلاحتکار، اوضاع منقلب خواهد شد رو سرد می کنه.
بهروز باشید
ما همشهریان انتظار تغییر داریم و ذره ای از منافع شخصی خود نمیخواهیم عقب نشینی کنیم.مثلا دوست داریم ترافیک روان شود و جای پارک برای کارهای ضروری در خیابانهای اصلی شهر باشد ولی حاضر نیستیم از پارک کردن اتومبیل خودمان برای ساعتهای متمادی جلوی محل کسب خود صرفنظر کرده و از پارکینگ عمومی چند ده متر آنطرف تر استفاده نماییم.
با سلام خدا قوت
در جواب باید بگویم علاوه بر نکاتی که سایر دوستان گفتند ، می توان:
۱- عدم مشارکت شهروندان در اداره امور شهر را نام برد . این کار می تواند با حمایت شهرداری و با مشارکت اهالی هر کوچه و خیابان انجام گیرد که می تواند هم مشارکت فکری باشد و هم عملی و یا مادی
۲- گام بزرگ برداشتن خود تحریم ها ست ! برداشتن هر مانعی که جلوی حرکت مردم را برای بهتر زیستن می گیرد نمونه بارز آن طرح تفصیلی نا کار آمدی که از مرکز استان ، بدون شناخت کافی از شهر به مردم تحمیل شده و اکثر شهروندان با مراجه به شهرداری وفهمیدن موقعیت ملک خود از هرگونه بهره برداری از آن باز می مانند . شهر داری هم که هر بار به آنجا مراجعه کردیم مشکل عدم توان پرداخت حقوق کارمندان خود را بهانه می کند ، توان آزاد سازی املاک که جای خود را دارد!
۳- داشتن دیدگاه های کلان مسئولین شهر و برنامه ریزی ، برای جذب سرمایه و تولید در آمد برای شهر و شهروندان به عنوان مثال مانند سایر شهر ها در استانهای مختلف ما نیز می توانیم از محصولات شهرمان جهت جذب توریست و یا حتی مطرح کردن شهرمان در داخل و خارج از کشور استفاده کنیم چرا جشنواره انار و یا پسته داریم ولی جشواره مرکبات و یا کیوی و برنج نداشته باشیم . قطعا شهرداری می تواند با راه اندازی فستیوال و جشنواره توجه کشور را به خود جذب کند . اگر بگذارند !
۴-سالها به دلیل نداشتن مراکز صنعتی فعال ، نیروی اصلی و جوان شهر به ساایر شهر ها مهاجرت می کنند به همین خاطر شرکت های موجود با حد اقل حقوق و حد اکثر کار از نیروهای موجود بهره برداری غیر منصفانه می کنند به دلیل محدود بودن منابع ، زمین و رشد جمعیت ، انرژی مفید شهر در شهر های دیگر مصرف می شود . راه اندازی یک کارخانه خزر خز ، دیگر بهانه خوبی نیست که برای بعضی ها سبب خیر وبرکت و پست و مقام شود و نیاز به جذب سرمایه های زیادی با این همه نیروی آماده به کار است . با تشکر
با درود خدمت تمامی همشهریان محترم و مهربان؛
بینهایت سپاسگزارم که چه با مراجعه به این وبلاگ، چه با ارسال پیامک و چه با مراجعه حضوری بنده را از نظرات سازندهتان بهره مند میسازید. قطعا دیدگاههای شما بزرگواران میتواند راهکارهای تازهای را برای پیشبرد اهداف کلان شهری، در خود داشته باشد. بنده با راهاندازی این وبلاگ قصد دارم تا فصل جدیدی از مشارکت اجتماعی را در شهرم بوجود آورم و مردم شهرم احساس کنند تا در کنار یکدیگر میتوانیم موفقتر از پیش باشیم. دنیای امروز دنیای متفاوتی است. باید نظرات مردم را شنید، باید راهکارها را با مشاوره و مشارکت مردم بررسی کرد. مشکل ما در تمام سالهایی که شهرمان در جا زد یا پیشرفت اندکی کرد، به نظر بنده این بود که به اشتباه گمان میکردیم چون با رای مردم و چه با انتخاب مدیران مافوق آمدهایم، هم باید بیاندیشیم، هم باید طراحی کنیم و هم اجرا کنیم و هم نظارت. غافل از اینکه هر کدام از این آیتمها مدیر، برنامهریز، مسوول و مجری خود را میخواهد. گرچه بنده نیز با طرحهای مدونی که با کمک مشاوران و دوستان بزرگوارم تهیه و تدوین شد پا به صحنه انتخابات و شورای شهر گذاشتم، اما قطعًاٌ در ادامه مسیر نیازمند یاری و همراهی همه شهروندان هستم. این صحنه نه صحنه بازی و روزمرگیست و نه میز مذاکرات ۱+۵، نه بنده محمد ظریف وزیر محترم امور خارجه هستم و نه از دیگران توضیح میخواهم. من علیرضا فلاحتکار خادم سرزمینم ایرانم، به دور ازهرگونه شعار و حاشیهای. من برای ساختن شهرم آمدهام و در این مسیر همواره یاری شهروندان شهرم را طلب خواهم کرد. یکی از راههای توسعه پایدار در شهرهای دنیای امروز مشارکت شهروندان در حوزههای اجتماعیست. ابوعلی سینا، فیلسوف، دانشمند، ریاضیدان، پزشک، محقق و نویسنده شهیر ایران زمین در بیانی فرمودند: “چهل بار کتاب اغراض مابعدالطبیعه ارسطو را خواندم و هیچ نفهمیدم” و نیز نگاشت: “تا بدانجا رسید دانش من که بدانم همی که نادانم”. آری من نیز پس از ورود اقرار دارم که برای پیشرفت و ترقی شهرم نیازمند حمایت وهمفکری بیشتری هستم. من نیز باید به جهلم معترف باشم و دستانم را به سوی مردمم دراز کنم، اندیشههایشان را به کار گیرم و به تخصصهایشان دلگرم باشم. دوستان خوبم، شهر خوب ساختنیست اما مشارکت اجتماعی در تمام ابعاد شرط لازم برای تحقق آن است.
خدایا جهلم را باعث نجاتم قراربده.
شاد و کامروا باشید.
از صمیم قلب برای شما و اهدافتان آرزوی موفقیت می کنم
سلام و سپاس از آقای مهندس فلاحتکار عزیز که همچنان در پی پویایی نهاد شوراها هستند و امید که این باب هرگز بسته نشود.کامنت های این پست نشان می دهد که بحث بسیار جذاب و مفیدی را آغاز کرده اید همانطور که در روزهای تبلیغات انتخابات هم به آن پرداخته بودید. و اما بعد به یاد حکایتی از دوران خیزش مشروطه افتادم. آن روزها برای توضیح مشروطه به زبان ساده و طوری که یک ایرانی متوسط آن روزگار بفهمد می گفتند با آمدن مشروطه به این نان و پنیری که می خورید گردو هم اضافه می شود. داستان توسعه هم از نگاهی مثل همین نان و پنیر مشروطه باشد. همه و همه مشکل را از توسعه نیافتگی و عقب ماندگی می دانند اما هر کسی از ظن خود یار می شود. پیشنهاد می کنم با توجه به این که این عبارت، یعنی “توسعه” مفهوم خاص و منحصر به فرد خود را دارد و از ترم های مفهومی علوم انسانیست، قبل از همه بر یک مفهوم یا دریافت مشخص از توسعه به اشتراک نسبی برسیم تا شاید از این راه مسیرهای جدیدتری پیدا کنیم. پیشنهاد من این است: ” وقتی از توسعه حرف می زنیم دقیقن از چه چیز حرف می زنیم؟”
با درود فراوان
هیچ گذشته ای آنقدر بی عیب نیست که در حال به اصلاح آن نپردازیم و منتظر آینده ای بهتر و پویا تر نباشیم این حقیقت راز ماندگاری اصلاحات است . یقین دارم که هدف شما دوست خوبم از این پرسش و وبلاگ تخریب مدیران شهری گذشته و نادیده گرفتن تلاششان نبوده است که این کار اساسا با روحیات شما منافات دارد . اما بعد معتقدم که مدیران شهری ( اعضاء محترم شورا و شهردار گرامی ) در راس هرمی قرار دارند که باید در راه توسعه شهر ( با هر ترجمه ای از این کلمه ) تلاش نمایند در واقع مدیریت این عزیزان و همراهی شهروندان است که نتیجه را رقم می زند.
از زحمات گذشته اشان متشکریم و به تلاش آینده تان امیدوار .
بدرود .
سلام .خداونداین شور شوق خدمت به مردم شما را به دل بعضی از مسیولین شهر بندازد.
شما بعنوان یک ورزشکاربهتر میدانیدورزش چه تاثیری در پیشرفت خانواده ،محله ،شهروجامعه دارد.ورزش را باید فرهنگ سازی کرد نه بعنوان قهرمان سازی بلکه سلامتی جسم و روح روان و از محلات شروع کرد.
شما برسی کنید چند تا از محلات ما زمین یا باشگاه دارند که جوانان ما جذب دکه های ان چنانی نشوند .چرا برای اینکه دکه سود دارد ولی باشگاه دردسر .دوران ما قهوه خانها پیرمردها جمع می شدند تا قلیانی چاق کنند. ولی امروزه همه جوان هستند وپیرمرد خجالت می کشنددر جمع انها باشند.در کذشته یک محل به ورزشکارانش افتخار میکرد و الگوی دیگر جوانان میشدولی امروز چه.عدم مدیریت ،برنامه ریزی و نظارت از یک طرف و عدم حمایت مالی مصوب سازمانهای مسیول باعث جدایی قشر جوان از ورزش شده .والسلام.
با سلام و آرزوی موفقیت در خدمت به مردم خوب شهسوار
انشالله که بعد از تجربه سالها عدم شفافیت در عرصه مدیریت دولتی، دوباره شفافیت اطلاعات و تصمیمات توسط همه مدیران در اختیار شهروندان قرار گیرد و همه به عنوان یک اصل حقوق شهروندی به اطلاعات مدیریت شهری دسترسی داشته باشند. از شما مدیر خوب شهر نیز تشکر می کنم.
ارادتمند
زالی
مدیر گروه شهرسازی دانشگاه گیلان
با درود
جناب آقای دکتر زالی
مدیریت محترم گروه مهندسی شهرسازی دانشگاه فنی گیلان
بینهایت ممنون وسپاسگزارم که از وبلاگ بنده بازدید داشته اید. امید وارم با توجه به تخصص ها و دانش جنابعالی در حوزه شهرسازی ،بتوانیم از نظرات و پیشنهادات شما استاد ارزشمند بیشتر بهره مند گردیم.
باسلام؛عدم توسعه یافتگی درتنکابن به نظربنده دلایل زیر رادارد:
۱-عدم استفاده ازمدیران کارکشته ومجرب در سطوح بالای شهرستان.(که متاسفانه برخی ازاین مواردانتخاب مردم بوده است نه انتصاب دولت!!!!!)
۲-عدم شفاف سازی درخصوص مسائل شهری وغیره(مانند:عدم برگزاری جلسات شورای شهربصورت علنی)
۳-رانت ،خصوصا رانت آگاهی ازبرخی مسائل داخل دستگاهها میباشد که متاسفانه برخی از آقایان از آن برخوردارند وباداشتن رابطینی در برخی دستگاههای موثرازامتیازات ویژه استفاده مینمایند.
۴-عدم دلسوزی برخی مقامات شهرستان نسبت به تنکابن که درخیلی ازموارد ازحق تنکابن درسطوح بالای استانی وکشوری دفاع ننموده اند.
۵-عدم استفاده مدیران انتخابی واتصابی شهرستان ازمشاورین متخصص ومجرب.اگرهم بوده است بیشترآن
اتاق فکرکارکردحزبی وانتخابی داشته است تاکاری واجرایی.
و…..
باتشکر
چه خوب میشد دوستان در دو بخش:
۱- اشکالات موجود در مدیریت شهری(نه در شهر)
۲- راهکارهای کوتاه مدت و بلند مدت بهبود وضع شهر
نظرات خود را میگفتند. شنیده ام شورای شهر چهارم در بسیاری از شهرها تحولات عظیمی ایجاد کرده است. حتی شهرهای نزدیک خودمان. !
با درود فراوان
یکی از معیارهایی که میتوان در رشد پیشرفت یک شهر بدان امتیاز قایل شویم نحوه رانندگی افراد و اینکه به چه اندازه به قانون رانندگی احترام میگذاریم و در شهر ما متاسفانه به هیچ وجه رعایت نمیشود هر جا بخواهیم توقف میکنیم ،دور میزنیم ، عبور ممنوع میرویم و…. عابرین پیاده هم از هر جای خیابان به هر شکلی از عرض خیابان عبور میکنند که متاسفانه در جاهای کم خطر شهر هم (میدان امام) تصادفات جانی اتفاق میافتد و همیشه تقصیر را به گردن دیگری میاندازیم
به عقیده بنده هر شخص شهسواری باید از خود بپرسد که برای شهر خود چه میتواند بکند …
با تشکر
سلام
جناب فلاحتکار روزی که شما کاندیدای شورای شهر شدید خوشحال بودم از اینکه موفقت شما و چند تن دیگر را نیز ببینم اما اکنون که هر روز از فعالیت شما میگذرد افسوس از انتخاب خود می خورم و ناراحت از انتخاب اشتباه خود هستم.
شما سوال زیبایی پرسیدید اما قبل از آنکه خودتان پاسخش را پیدا و کمی بررسی نمایید از دیگران راهنمایی می خواهید.
دوستانی جواب های خوبی دادند
آقای فلاحتکار من یک سوال از شما دارم چرا می خواهید شهردار تنکابن را تغییر دهید؟ سوال دوم چرا حالا که می خواهید تغیییر دهید شهرداری پایین تر و ضعیف تر از شهردار فعلی را انتخاب نمودید؟ در خبرها شنیده بودم شما شعار داده بودید …. و….و امثال آنها را برای شهرداری تنکابن انتخاب کردید اما چه شد از عرش به فرش رسیدید؟ آیا این انتخاب شما به معنای کیسه دوختن برای خود و سایر اعضای شورا نمی باشد؟
آقای فلاحتکار به یاد ضرب المثل آب در کوزه وما گرد جهان میگردیم می افتم از سوال شما
پاسخ سوال شما خودتان هستید همین کارهای شما همین خودخواهی ها همین کیسه دوختن ها .
آقای حسینی جو برای سلمانشهر چه کرد؟ آقای عشوری برای کلار آباد چه کرد؟ آیا این انتخاب های شما در حد تنکابن هست؟
آقا یا خانم بدنبال پاسخ
ای کاش خود را معرفی میکردید
من هم موافق این شهردار نیستم ولی گویا کسی برای این سمت پا جلو نگذاشته بود و جمع قلیلی که امده بودند یا مورد تایید نبودند یا مورد تایید نبودند(این دو تا فرق فوکوله)
جالب است نامزدهای شورای شهر شونصد تا نامزد شهرداری ۷ تا!!!
به نظر من شهردار انتخاب شده باید فرصت داشته باشد و به محض کوتاهی عوض شود.