مشکلات امروز شهرها و کشور ما کدام است ؟ برنامه ریزی یا برنامه پذیری؟؟

تعداد بازدید۲۲۷۵مرتبه

2016-11-04_23-45-38
برنامه ریزی
برنامه پذیری
مشکلات امروز شهرها و کشور ما کدام یک از موارد فوق است ❓
✍ : علیرضا فلاحتکار

قبل از آنکه به واکاوی این پرسش برآیم و پاسخی را برای آن ارایه کنم ، مقدماتی را درقالب تعاریفی ساده از دو مفهوم برنامه ریزی و برنامه پذیری خدمت گرامی شما بزرگواران ارایه مینمایم .
برنامه ریزی :
برنامه ریزی فرایندی منظم ، مداوم ، حساب شده ، منطقی ،جهت دار و آینده نگر به منظور هدایت فعالیتهای جمعی برای رسیدن به اهدف مطلوب است . این فرآیند _برنامه‌ریزی _ باید مداومت و استمرار داشته باشد و پیوسته و بصورت دائم به روز گردد .
☑️مزایای برنامه‌ریزی :
_تدوین چشم انداز
_افزایش احتمال تحقق اهداف سازمان
_ایجاد فرصتِ
_به کارگیری استراتژی
_به کارگیری نیروهای متخصص
_ اجرای منظم تصمیم‌ها
_صرفه اقتصادی
_سیاستگذاری های اجرایی مناسب
_انطباق با شرایط متغیر محیطی _استفاده صحیح از منابع
_فراهم شدن ابزارهای کنترل
_امکان سنجش میزان پیشرفت
_آگاهی کارکنان از اهداف سازمان و نقش خود
_تقویت کار گروهی
_اعتلای سازمانی
_امکان ارزیابی مدیریت
و…..
برنامه پذیری :
برنامه پذیری ، پذیرفتن مجموعه فرآیندی به نام برنامه است که معمولا توسط تیمی مشاور به سازمان ، شهر استان یا کشوری ارایه میگردد .
این امر رفتاری ضروری است که در جهت پیشبرد اهداف ، الزام اجرایی دارد . اگر تیمی که فرآیند برنامه ریزی را انجام داده است به تمامی نیازها و اولویت های منطقه ای بصورت جامع پرداخته باشد قطعا پذیرش و اقدام برای اجرای آن میتواند کلیه اهداف مدیریتی را محقق سازد .
با نگاهی ساده به سیلابستهای آموزشی دانشگاه های جهان در میابیم که اکثر سرفصلهای درسی و عناوین آکادمیک تقریبا یکسان است حتی برخی از کتابهای مرجع ، ترجمه گشته و در دانشگاه های ما نیز تدریس میشوند .
سوالی که اینجا به وجود می آید این است :
چرا و به چه علت نتایج خروجی از دانشگاه ها متفاوت است ؟
به چه علت مباحث نظری نتوانسته است در تحقق اهداف سازمانها ، شهرها و کشور ما عملیاتی گردند؟
همانگونه که استحظار دارید امروزه اکثر مدیران ، نمایندگان و منتخبین شهرها و روستاها دارای تحصیلات دانشگاهی هستند . البته این که به چه اندازه سواد دانشگاهی موجبات تغییر توانمندیهای فردی افراد گشته است خود مستلزم بررسی سابقه تحصیلی افراد است اما آنچه بسیار جالب و شگفت انگیز است ، اقرار به نامطلوب بودن شرایط محیطی ، شهری و…. توسط مدیران و منتخبین است . این بدان معنا است که افراد با دانش بر شرایط موجود بدوا اعلام مینمایند که مشکلات را احصا و دسته بندی نموده اند و پس از قبول مسئولیت نیز در ادامه از همان مشکلات اولیه صحبت به میان می آورند و در حقیقت در یک بازه زمانی به دلیل آشنا نبودن با برنامه ریزی ، خود را محور تصمیم گیری ها قرار داده و با عدم جذب مشاوران ذیصلاح اصرار به اختراع چرخ از ابتدا دارند . اینگونه از افراد با جهالت به شرایط موجود و حسادت زاییده شده از آن یا با برنامه ریزی در جنگ و تضاد هستند و یا با افرادی که توانایی اجرای آن را دارند مبارزه میکنند . گرچه امروزه پوپولیسم حاکم بر افکار عمومی و عوام فریبی مردم ، لایه های پنهان چهره این افراد را کمی در هاله ابهام قرار داده است اما قطعا زمان معیار مناسبی برای شناخت این تفکرات از طرف مردم است . ضرورت برنامه پذیری ، اصلی واجب برای تحقق اهداف است . یکی از راهکارهای مناسب برای انتخاب مدیران و منتخبین اخذ برنامه مکتوب در زمان انتصاب و انتخاب است . با این رویکرد اولا افراد فاقد برنامه شهامت حضور برای قبول مسئولیت را پیدا نخواهند کرد تا پس از گذشت چند سال پاسخی را برای مردم نداشته باشند و یا افراد دارای طرح و برنامه با معرفی اهداف ، امکان ارزیابی خود را در پایان دوره فعالیتی به مردم خواهند داد .
زمان برای عوام فریبی و عقب نگاه داشتن شهرهای کشور به پایان رسیده است و ایران فردا و آینده فرزندان این سرزمین نیازمند حضور مردان و زنانی نیک سیرت ، صادق ، هدفمند ، وطن پرست ، با برنامه ، متخصص و عاشق است .
علیرضا فلاحتکار. ۱۳۹۵٫۸٫۱۴
telegram.me/alireza_falahatkar

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.