گذری بر روزهای بحرانی و برفی شهسوار

تعداد بازدید۴۸۹۰۷مرتبه

با درود
در شبی زمستانی و سرد طوفانی سهمگین با وزش بادهایی که با سرعت بالا خبر از بحرانی سخت برای شهسوار میداد ورود سامانه بارشی سرد و پر فشار از سیبری جلگه ها و دشتها وبخشی از دامنه های البرز ۶۰ میلیون ساله را سپید پوش کرد و این آغاز بحران برای شهری بود که تا کنون چنین تجربه ای برای مواجه با این حا دثه بزرگ را نداشت . روزهایی بدون راه، بدون آب، بدون برق. بدون تلفن. در روزهایی این چنینی انتظارات از مسوولین شهری بسیار است و آنان نیز موظف به پاسخگویی میباشند.
شایسته میبینم گزارشی کوتاه از آنچه در جلسات مدیریت بحران ( ستاد حوادث غیر مترقبه)، شهر و بین مردم گذشت داشته و سپس با تبادل نظر و اندیشه در محیطی با احترام متقابل به تحلیل و بررسی عملکرد مردم و مسولین پرداخته و در پایان به جمع بندی و تعیین راهکارهایی برای کاهش خسارات و آمادگی بیشتر در برخورد با حوادثی این چنین بپردازیم.
شهسوار هر چند سال یکبار شاهد ریزش برفی بود اندک که شبانگاهان آغاز و بامدادان شهر را سپید پوش میکرد و شهسواریها خوشحال و مسروراز اینکه یک روز برفی را در شهر میگذراندند. کودکان شادان از اینکه مدرسه ها تعطیل است و همه سرخوش از برف و سپیدی و پاکی … . این آرزوی همه مردم شهر بود . خانوده ها دور هم جمع میشدند و آدم برفی میساختند و فردا از راه میرسید و روز از نو…… . نه بحرانی بود، نه خسارتی، نه مواخذه و گله ای اما چند سالیست که شرایط آب و هوایی جهان در حال تغییر است. حوادثی چون سیل و زلزله و طوفان و سرما و…. در حال افزایش است. همین چند سال پیش برفی به نسبت سالهای پیشینش بیشتر خسارات بسیاری را به باغات همشهریانمان وارد کرد. امسال نیز که دیگر فاجعه‌ای بزرگتر. این روند نوید زمستانهایی سختتر را برایمان دارد و میطلبد تا آماده تر باشیم. هم مردم و هم مسوولین.

اقدامات مسوولین :
اولین ضعف مسئولین در اطلاع رسانی بود. پیش بینی چنین حجم برفی غیر ممکن نبود. بسیاری از دوستان در سایتهای خارجی پیش بینی برف برای شهسوار را دیده بودند ولی جدی نگرفتند. در بسیاری از کشورها علاوه بر پیش بینی حوادث جوی مثل برف و سیل و گردباد، اطلاع رسانی برای شدت این حوادث نیز میشود و در موراد خاص که احتمال بروز بحران میرود، وضعیت سفید و قرمز اعلام میشود. شاید شنیده باشید که چند دقیقه قبل از رسیدن سونامی ژاپن به ساحل برای همه اس ام اس آمده بود و کمترین تلفات ایجاد شد. متاسفانه ما فقط یک مجری شوخ هواشناسی داریم که بعد از خبر چیزهایی سرهم میکند که خودش هم نمیفهمد چه شد؟ اگر مردم احتمال بروز چنین حادثه ای میدادند، شاید خودرو خود را کنار خیابان نمیگذاشتند، شمع و چراغ نفتی میخریدند، و چکمه و پارو آماده میکردند.
اما بعد از شروع بحران: در شرایط بحران مسوول ستاد حوادث غیر مترقبه در شهرستان فرماندار و در استان استاندار است . روسای ادارات و دوائر مختلف نیز در این ستاد عضوند و مسئولین ستاد باید چون فرمانده ای توانا و کاردان نیروهای خود را کنترل وهدایت کنند تا با مدیریت مبتنی بر علم و آگاهی در حوزه تحت مسوولیت کمترین خسارات را داشته باشند و روند خدمت رسانی از لحظه آغازین روندی امید بخش و رضایتمند برای مردم باشد . گرچه تصور عمومی مردم ونگاهشان در این لحظات به شهرداری هاست اما شهرداریها نیز عضوی ازاین ستادند. برفی سخت بارید و ادامه یافت و به همگان فهماند که روزهای بدی در پیش است . مدیریت بحران در شهر بسیار ضعیف وغیر علمی و امکانات شهری محدود بود. گمان من این بود که فرماندهان بحران برای تصدی چنین پستی باید حداقل با تئوریها و مراحل مدیریت بحران آشنا باشند . به سرعت کمک از شهر های دیگر رسید ، آب و نان و آذوقه آمد ، نیروهای هلال احمر و امدادگران رسیدند. به کندی ماشین آلات محدودی شروع به کار کردند که حتی امروز که روز پنجم این اتقاق است هیچ خیابان فرعی باز نشده است اما مدیریت منابع موجود ( منابع انسانی و سایر امکانات ) بینهایت ضعیف است . روز نخست وارد ستاد شدم. استاندار ، معاونین ، فرماندار و روسای ادارات ، خبرنگاران و……. حضور داشتند. به آقای هاشمی ( فرماندار ) اعلام کردم روند مدیریت بسیار ضعیف است و نیروها پراکنده کار میکنند ،هیچ گونه هماهنگی بین نیروها نیست ، فرماندهی وجود ندارد اطلاع دقیقی از امکانات موجود و ماشین آلات در دست نداشتند . چگونه میشود که فرماندهی عملیاتی این چنین را در دست داشت ؟ مردم اسیر و گرفتار و فرمانده ناآماده برای این کارزار . به آقای نبیئیان ( معاون عمرانی استاندار ) عرض کردم باید با شناسایی نقاط و ایجاد پایگاههایی در حوزه شهری از اسلام آباد تا افشره ( حداقل ۱۰ تا ۱۵ پایگاه ) امکانات موجود را به مردم عرضه کرد تا هم دسترسی مردم به مایحتاج اولیه بیشتر شود و هم روند امداد رسانی و کمک افزایش یابد .عرض کردم میتوان انواع خدمات را در این پایگاه ها به مردم داد . گروهی از مردم به دنبال افرادی برای پارو کردن سقفهایشان هستند ، گروهی پیر و سالخورده اند و زیان دیده ، نیاز دارند تا مشاوران و داوطلبین به انها آرامش دهند، مردم با دیدن این پایگاه ها امید وار میشوند و از نگرانیشان کاسته میشود ، حضور غیر مستقیم مسوولینشان را لمس میکنند اماهیچ یک از فریاد های ما به گوش فرماندهان دانا و توانای ستاد بحران نرسید. ما عضوی از شورای شهریم . گرچه این روزها به جهت تسریع در روند رشد شهر وارد عرصه های اجرایی هم شده و پا به پای شهردار حرکت میکنیم اما ای کاش فرماندهی و مسوولیت ستاد بحران را در دست داشتیم تا این اندازه شرمنده مردممان نمیشدیم . با هیچ واژه ای نمیتوان از مردم دلجویی کرد . هر یک از همکاران با توجه به توانش دوندگی کرد و بیخوابی کشید اما هماهنگی ، فرماندهی ضعیف بود . گرچه بسیاری از نارضایتی ها از قطعی آب و برق بود و پاسخگو باید کس دیگری باشد اما من به نوبه خود از عموم مردم شهرم بابت تمامی قصورها و کوتاهی ها عذر خواهی میکنم. قصور را از بی مدیریتی بدانید والا همه سعی داشتند و تلاش کردند.

۲- مردم:
همانطورکه بخش عمده ای از انتقادات متوجه مدیریت شهریست ، بخشی نیز بر گروهی از مردم وارد است. در حقیت میتوان گفت مردم نیز غافلگیر شده و اکثرا آمادگی چنین بحرانی را نداشتند. در چنین وضعیتی برخی اندک فقط بهانه جویی کرده و دنبال مقصر میگشتند . گویی که مثلا بانی آمدن سرما و برف به شهر، شهردار و اعضای شورا هستند . در تمام نقاط دنیا اتفاقاتی این چنین می افتد و درست است که عملیات امداد رسانی در بر خی ازکشورهایی که آمادگی چنین اتفاقی را دارند و کشورشان مبتلا به این رویدادهاست سریعتر است اما مردم نیز آگاهند و اقدامات اولیه را پیش بینی میکنند. عده ای محدوداز مردم به هم کمک میکردند خیلی ها حتی سقف خانه خود را پارو نمیکردن و منتظر بودند شهرداری به آنها نیرو دهد این اتفاق را به کرات در این روزها دیدم. پدر ی، پسر رشید وجوانش را به شهرداری فرستاده بود وبعد با یکی از اعضا شورا تلفنی صحبت کرد که یک نیرو برای پاک کردن سقف به او بدهند و در این در شرایطی بود که پسرش با لباسی شیک ومجلسی در خیابان شهر قدم میزد. تعداد زیادی تلفن داشتم که میگفتند ما آب برای نظافت و دستشویی نداریم، میپرسیدم گاز دارید؟ میگفتند: بله. گفتم خوب برف را آب کرده و برای امور ضروری استفاده کنید. پاسخ میدادند این که نمیشود و…… . ساعت ۵/۳۰ روز دوم در حوالی پمپ بنزین و کوچه گل داوودی مادری را دیدم که فریاد زنان کمک میخواست که خانه ام دارد خراب میشود، شوهرم بیمار است، ما تنهاییم کسی به فریادم برسد. خیلیها بیرون بودند اما کسی به او کمکی نمیکرد. به خانه‌اش رفتیم، شوهرش ناراحتی قلبی داشت. قرص خورده بود گوشه ای گریه میکرد. زن نیز نالان و گریان بود. اکثر لوازمش را جابجا کردیم. ساعت ۹/۳۰ از همسایه خواستم که بیایند کمک کنند خانه اش در حال ریختن است کسی نیامد که نیامد که نیامد. حوالی ظهر مردی جانباز، اهل آبادان که خود سالها سختی و دربه دری کشیده بود متوجه شد و و به یاریمان آمد. از روز اول شاهد حضور جمعیتی زیاد در خیابان اصلی شهر بودیم که صبح تا عصر قدم میزدند و برف بر سر و صورت دیگرانی که نمیشناختند میزدند. عده قلیلی تفنگ به دست گنجشکان و پرندگانی را که از گرسنگی به نزدیکی مردم پناه می آوردند را میزدند. گروهی نیز دوربین به دست خوراک روزهای انتقاد را فراهم میکردند. نکته جالب اینکه غالب افرادی که قدم میزدند منتقدانی بودند که نه کمکی به خانواده خود میکردند و نه کمکی به مردم. اما عده ای نیز بودند که هم به فکر خود بودند و هم به فکر همسایگان و هم پرندگان و اگر تصویری میگرفتند به دنبال نشان دادن مشکلات و نقد منصفانه بودند. من به نوبه خودم از تمام همشهریان فرهیخته و مسوولی که در این شرایط سخت هم ما را یاری کردند و هم در فکر یاری به دیگران بودند تشکر میکنم .

۳- درسهایی که از این رویداد باید کسب کرد:
این پنبه را از گوشمان بیرون کنیم که شهسوار برف نمیبارد. تغییرات جوی و گرمایش کره زمین همه چیز را بهم زده. دیگر از برف ۱۳۴۲ و ۱۳۵۰ صحبت نیست. برف ۱۳۸۶و۱۳۹۲و شاید ۱۳۹۳و۱۳۹۴و۱۳۹۵ را دریابیم.
زیرساخت ها باید درست شود. شبکه برق خیابان طالقانی بعنوان نمونه سالها قبل زمینی شد. ولی وقتی شبکه ۲۰ کیلوولت و ۶۳ کیلو ولت قطع میشود چه باید گفت؟
وقتی فرمانداری که خود باید مرکز ستاد بحران باشد ژنراتور برق ندارد چه باید گفت؟
چرا نود درصد لودرهای منطقه زنجیر چرخ ندارند؟ چرا در اختیار شهرداری چند گریدر قرار نمیگیرد؟
توزیع نان و آب آن هم به شکل پرت کردن برای مردم در خیابان و میدانهای اصلی شهر چه معنی میدهد؟ آیا ما نباید شأن خود را پاس بداریم و به این کامیونها حمله نکنیم؟ وقتی مغازه ها باز هستند و نانوائی ها(اگر چه با ژنراتور و صف طولانی ) نان دارند، گرفتن نان بیات مجانی از ماشین هلال احمر درست است؟ مگر نمیتوانستیم ۳ روز را سختتر بگذرانیم؟
وقتی هنوز خیابانها باز نشده‌اند، بعضی از شهروندان زباله هایشان را روی برف میچینند. آیا این کار درست است و نمیتوانند یکی دو روز دیگر آن را در منزل نگه دارند؟
وقتی در ایام سوگواری هیأتها موتورهای برق و سیستمهای صوتی خود را به رخ هم میکشند، چرا نباید نانوایی ها را روشن کنند و منتظر کمک مرکز استانی ها بنشینند؟
آیا مردم باید مدیران بیکفایت دستگاههای اداری را تحمل کنند؟
در روزهای عادی همه چیز جاریست. در زمان بحران مدیران محک می خورند. پس باید در انتخاب مدیران منتصب و منتخب تاثیر گزار بود.
شایسته است ادارات و ارگانها، پیش بینی بحرانها را داشته وقبل از حادثه به رفع یا کاهش عوارض آن بپردازند.
برای مقابله با بحرانها برنامه های زیادی میتوان داشت. در هر محله‌ای باید مرکزی باشد که توسط افرادی آموزش دیده خدمات اولیه را به همه برساند. شاید حادثه بعدی برف نبود، زلزله بود، یا سونامی. آنوقت نمیتوان در خانه ها منتظر آب شدن برف ماند.
میدانم که مدیریت بحران فوق العاده ضعیف ، بی برنامه و کند بوده است اما مدیریت به عهده ستاد بحران بود واگر از ابتدا حتی با همین امکانات کم، شهرداری متولی واحد بود بسیار بهتر مدیریت میشد.اما میخواهم از کلیه همکارانم در شورا و شهرداری و شهردار به جهت تلاشهای شبانه روزی تشکر داشته باشم و دست افرادی را که صادقانه و عاشقانه با تمام کاستیها برای مردم تلاش کردند میبوسم. همکارانی از شهرداری که با وجود ریزش سقف خانه خودشان، تمام مدت سر کار حاضر بودند و سهم خود را در کمک به مردم ادا میکردند.
از جناب آقای جوادی ریاست محترم اداره گاز شهرستان تنکابن و کلیه پرسنل زحمتکش این سازمان که با تلاشهای شبانه روزی نقش بسزایی را درایجاد امنیت روانی خانواده ها و جلو گیری از تلافات انسانی داشتند تشکر میکنم.
از کلیه کاسبهای منصف و نوع دوست ، از نانواهای بزرگوار، که جهت رفاه حال شهروندان در روزهای سخت یاریشان کردند ممنونم.
از ادارات آب ، برق و………………سپاسگذارم.
از مردم خوبی که ما را درک کردند، از انها که تا جایی که میتوانستند به همنوعانشان کمک کردند و از آنانی که مدیریت را تحمل کردند، از همه وهمه ممنونم.
در پایان باز هم از تمام کاستیها و کمبودها ، سوء مدیریت ها و کندی ها و… از مردم شهرم شهسوار از طرف خودم و به جای همه عذر خواهی میکنم.
اعضای شورای شهر مسئول اجرائی نیستند. مسئولین اجرائی شهرداری هم از مدیریت کنار گذاشته شده بودند، ولی مطمئن باشید اگر لحظه‌ای از تلاش فروگزار کرده باشیم، خود اولین کسی خواهم بود که از وظیفه‌ای که شما بر دوشم گذاشته‌اید عذر خواهی و استعفا نمایم.
امید که با تجهیز سازمان شهرداری در آینده برای بحرانها آماده تر بوده، در بحرانها کمتر مشکل داشته باشیم.

50 thoughts on “گذری بر روزهای بحرانی و برفی شهسوار

  1. خسته نباشید مهندس
    شما را دیدیم که تمام سعی خود را میکردید گرچه از زبان بعضی از همشهریان شنیدم که گفتند فلانی دارد بیل میزند،،.. خوب چه اشکالی دارد؟ شما هم بیل بزن و به همنوعت کمک کن. چرا ما خدمت به همنوع را به پشت میز نشستن میدانیم؟
    از اینکه مدیریت بحران در سطح شهر از ید شما و سایر اعضای شورا که مسئول مدیریت ارشد شهر بودید خارج شده بود متاسف شدم.
    میدیدم که ماشینهای متعدد راهسازی در میدان و خیابان اصلی شهر متمرکز شده‌اند. خوب راننده‌ها غریبه بودند و مدیریت آنها باید توسط شهرداری میشد که کجا بروند.
    کوچه ها و خیابانهای فرعی از یکشنبه تا ظهر پنجشنبه بسته بودند. در حالی که ماشین حمل زباله همین مسیرها را هر روز میپیماید. سرعت و تعداد این ماشینها از خودروهای راهسازی شامل لودر و گریدر و بلدوزر بیشتر نیست، پس میشد راه ها را روز دوشنبه باز کرد. به شرطی که مدیریت واحد و فهمیده و قاطعی بر آنها بود و گروهی بدون تاثیر پذیری از احساسات و تبلیغات بر آن نظارت میکرد.
    غیر از شما دو نفر دیگر از اعضای شورا را دیدم که جلوی شهرداری بالا پایین میرفتند و بیسیم در دست سعی در باز کردن بیشتر میدان و خیابان اصلی داشتند. حتی دیدم که همشهریان با تندی با آنها برخورد کردند که چرا اینجا را ول نمیکنید و به اطراف نمیروید؟
    به شما خسته نباشید میگویم ولی یادآور میشوم که هنوز کار زیادی باقی مانده است.
    جمع کردن برف با لودر راه را بطور موقت باز میکند و این برف باید با استفاده از بیل مکانیکی یا لودر و کامیونهای کمپرسی از شهر خارج شود. کاری که در شهرهای دیگر دیده‌ایم که شاید اگر امروز شروع شود یک هفته طول بکشد.
    پیامکهایی برای مردم آمده که کوچه هایی که بسته است را اعلام کنند. سئوالی است کمی خنده دار. شهرداری باید وضع کوچه ها را بداند. بهتر است پیامکهای اطلاع رسانی داده شود و راهنمایی مثلا به مردم بنویسید :
    بعلت تنگی معابر برای کارهای غیر ضروری خودرو خود را از منزل خارج نکنید
    یا در صورت خارج کردن خودرو های شخصی، بعلت کمبود وسایل نقلیه عمومی مثل تاکسی همشهریان خود را سوار کنید.
    موضوع دادن نان و آب در شهر که نوشته بودید هم بسیار زشت بود. کاش این کمک ها در روستاها پخش میشد که راه نداشتند نه وسط میدان امام! از آن بدتر همشهریانی بود که به این خودروها حمله میکردند. گویا اگر از یک بسته نان لواش مفت عقب بیفتند اقتصاد خانواده‌اشان مختل میشود. این بود شان شهسواری که ادعا میکرد خانه‌اش را به مسافر اجاره نمیدهد؟ کسانی را دیدم که آب مجانی را دو باکس دو باکس میگرفتند که حساب بانکی اشان میلیاردی است. آن هم در روز چهارشنبه که آب و برق شهر کاملا وصل بود.
    مهندس به فکر زیرساختهای شهر باشید و به فکر مقابله با حادثه بعدی بقول خودتان شاید سیل باشد شاید زلزله و شاید هر دو(سونامی)

      • نه همیشه باید طلبکار بود
        دیگه شهردار شهسوار از آقای بلومبرگ شهردار نیویورک در ۱۱ سپتامبر که بالاتر نیست.
        هر بحرانی برای مقابله زمان میبرد
        همیاری و همکاری سر جاش
        تشکر سر جاش
        انتقاد سر جاش
        راهکار دادن هم سر جاش
        نمیشه فقط کوبیدن و کوبیدن و کوبیدن…

    • من هم واقعا متاسفم… از کدام کار تشکر می کنید؟ بقیه شورا چکاری انجام دادند؟ تشکر کنید.. حق هم دارید. لیاقت ما در همین حد است..

  2. جناب آقای فلاحتکار ،
    خسته نباشید
    ممنون از این گزارش جامع و گویا . در این میان شاید بد نبود اگر در مورد کسبه محترم هم صبحتی میشد.
    از سوپرمارکت هایی که از همون ساعت های اولیه بحران درب مغازه هاشون رو باز کردن و به مردم کمک کردن و نانوایی های که واقعا شبانه روزی کار کردند. اما متاسفانه بودند افرادی که قیمت ها را ناگهانی بالا بردند، از دادن خدمات به مردم سر باز زدند، از آب گل آلود ماهی گرفتند و باعث رنجش بیشتر همشریان شدند.

    نکته دیگر در مورد اطلاع رسانی پیش از حادثه: هنوز دیر نشده که در مورد سقوط تکه های بزرگ برف از روی بام ها به مردم هشدار بدید. در حد امکان از پیاده رو ها عبور نکنند ، ماشین ها را زیر ناودانی ها پارک نکنند و ….

    ونکته آخر : با توجه به وضعیت فعلی خیابان ها شاهد ترافیک بسیار زیاد در سطح شهر هستیم. متاسفانه مردم خیلی کم رعایت حال یکدیگر را میکنند و تا حد زیادی بی قانون رانندگی میکنند. حضور مامورین راهور کمرنگ است و آنهایی که حضور دارند هم تاثیر چندانی در ایجاد نظم ندارند.

  3. علیرضا جان خسته نباشید اما بعد

    بزرگترین و مضحکترین اشتباه عدم مدیریت رئیس ستاد بحران (فرماندار)بود که نتوانست با هماهنگی اولیه راه اصلی را باز نگهدارد
    اگر راه باز نگه داشته میشد ما شاهد فاجه ای با این ابعاد نمیبودیم ، میشد امداد رسانی کرد ،میشد برق رسانی کرد ،میشد و میشد ……………………..
    به همین سادگی و نرمش با چنین آدم نالایقی نباید برخورد کرد او متهم است و باید محاکمه شود.

    • با درود
      همانطور که در مطالب بنده آمده بود نظراتم را شفاف و کاملا روشن اعلام کردم.شایسته بود منتقدانی که در کمال آرامش عکاسی میکردند و یا از عکس دیگران استفاده میکردند تا بیشتر ازحد سیاه نمایی کنند و در فضا های مجازی لایکهای مطالب غیر منصفانه شان را بشمرند اندکی تامل میکردند که چه اتفاقی افتاده است ؟ نمیگویم که سوء مدیریت نبود اما شایسته بود از خادمان و خدمتگزاران صادق مردم نیز تقدیر میکردید . کنار گود نشستن وتکیه دادن به بخاری گازی و نوشتن مطالب سطحی و عوام فریبانه کار سختی نیست و قطعا علاقه مندان و طرفداران خود را دارد. باید آنکه تلاش کرده و آنکه بی تفاوت بوده و اخبار اشتباه به مردم داده است را یکسان ندید . گرچه دوستانی مغرضانه و غیر مسولانه این کار را نمودند .بگذریم آب ریخته شده را نمیتوان جمع کرد .
      کدام عقل سلیمی میپذیرد که صف نانوایی در روزهای عادی با روزهای بحرانی ،آنهم طوفان و کولاک و برفی اینچنان با ید یکی باشد ؟
      چه کسی میپذیرد که تردد خودروها در روزهای بحران شهسوار باید با روزهای دیگر یکسان باشد؟
      چه کسانی تا صبح کار کردند ،گرسنگی و تشنگی کشیدند تا خیابانها باز شود ؟ (آنهم با ان امکانات کم )
      چرا از مردم نگفتند؟
      چرا از هجوم و حمله به کامیونهای حامل نان و کنسرو آب عکس نگرفتند ؟
      چرا از فرهنگ مشارکت و کمک و همدلی ننوشتند ؟
      چرا از خود نگفتید ؟
      چند درصد مردم به داد همدیگر رسیدند؟
      و صدها چرا دیگر…………………
      شایسته است اگر ما به جهت کاستی ها و کمبود امکانات عذر خواهی کردیم ،دیگرانی هم که مرتکب اشتباهاتی بودند عذر خواهی کنند.
      یادمان باشد همه با هم میتوانیم شهرمان را بسازیم .گله کم کنیم و همراه هم باشیم.

      • آقای فلاحتکار
        زحمات شما بر کسی پوشیده نیست ! اما اینکه بعضی از مردم کمک نکردند یا به کامیون های مواد غذایی هجوم آوردند سرپوشی بر بی تدبیری مدیریت بحران شهر نیست. آیا نمی شد مواد غذایی را جور دیگری پخش کرد ؟
        آیا ستاد بحران از وضعیت فرهنگی مردم بی خبر بود ؟
        مگر بوجه های میلیاردی به دست این مردم بیچاره است که لوله تفنگتان را سمت آنها میگیرید ؟
        چطور میشود همین مردم در ۲۲ بهمن ماه میشوند فهیم و با فرهنگ و با بصیرت اما در چنین مواقعی تقصیر ها بر گردن آنهاست ؟
        شکی نیست که در بین مردم شهر کسانی بودند که کمکی نکردند و حتی مشکل ساز هم بودند. اما بدانید اگر همین اعتراض ها و لایک های فیسبوکی بر عکس های شهروندان نبود شاید این کمترین واکنش و گزارش ها را هم از جانب مسئولین شاهد نبودیم. گاهی حتی سیاه نماییی هم بد نیست ، شاید تلنگری باشد بر گوش مسئولین شهر.

      • این همه مردم مردم کردی …
        با رای همین مردم انتخاب شدیا. نکنه فقط رای آدمای با فرهنگ شهر و داشتی و بی فرهنگ ها به شما رای ندادند!!!!

        راههایی برای حل این مشکلات وجود داشت و به راحتی قابل حل بود به صورت عملی نه بلوف که اگر دوست داشتید راهنماییتان کنم. ولی با وجود …

      • اقای فلاحتکار البته خسته نباشید.در مورد حمله به ماشینهای نان واب وگذاشتن اشغالها در بیرون از خانه در روزهای برفی کاملا درست می فرمایید.ولی همه اینهای از برکات چندین وچند ساله کشور ماست .چه انتظاری از فرهنگ دیمی حاکم شده بر مردمان خود دارید اقای مهندس مردمان نالایق وکیل ان نالایق دارند.

      • جناب فلاحت کار عزیز و همیشه دوست داشتنی من روزهای برفی زیادی را در شهر همدان دیدم اصلا چرا راه دور برویم همین شهرهای اطرافمان که شاه راه حیاتی خود را باز نگاه داشتند و باز هم همان حرف خود را که بدرستی جناب عالی به آن در مقاله خود اشاره کردید تکرار میکنم راه باید باز نگاه داشته میشد !!! لطفا بهیج وجه از این موضوع بسادگی عبور نکنید
        تنها وتنها بسته شدن راه اصلی باعث فجایع جبران ناپذیری میشود باز نگه داشتن را اصلی باید در ساعات اولیه انجام میشد این سوال باقیست آیا باز نگاه داشتن راه اصلی نیاز به امکانات آنچنانی داشت ؟؟
        کسی شهرداری یا فرمانداری را بابت فرو ریختن سقف خانه یا انبار ملامت نمیکند و همچنین موضوع این نیست در آن موقعیت سطح فرهنگ مردم رابسنجید !!! و درست یا غلط بعضیها را یکجا به همه نسبت دهیم
        موضوع یک هماهنگی ساده بین نیرو ها بود
        بسیار بی انصافی است از همه ی مردم یکجا گله مند بود ! افرادی هم پا برکاب بودن و تا جائی که توانستن کمک کردن اما این سوال باقیست مسئول باز نگاه داشتن راه اصلی چه کسی بود؟ اینکه عده ای از مردم هجوم می آورند و آشغال می ریزند همکاری نمیکنند و …. همه میدانیم اما این موضوع ثانویه و فرافکنی است
        شما صدای مردم بودید و هستید و این انتظار میرود که پیگیر این موضوع باشید و “””لوله تفنگ را بسمت مردم نشانه نروید”””
        از قدیم گفته اند حرف را زمین بگذار صاحبش بر میدارد ، گله ی همشهریها از روند نادرست مدیریت بحران بود که شما نیز خود بارها آنرا فریاد زدید پس صاحب این گلیه شما نیستید
        شما تنها صدای این مردمید که امکان رسیدن آن به گوش مدیران نالایق را دارد امیدوارم با آرامش بیشتر مانند گذشته با مردم (همه مردم) بمانید و از مواضع درست خود کوتاه نیایید
        موفق باشید

        علی نامور

  4. بسیار منصفانه، زیبا، با فکر بود این متن. آرزو می کنم که در قسمتهای مختلف شهر از کسانی با همین تفکر استفاده بشه. اگر مدیرهایی با همین تفکر داشته باشیم اون شهر خیلی خیلی بهتراز امروز خواهد بود. امروز می دیدم که نماینده شهر اعتقاد داره که غرب مازندران باید استان بشه چون استانداری نسبت به این منطقه کم لطف بود اما من فکر می کنم مشکلات همینایی که بیشترش اینجا عنوان شده، با امکانا ت همون شهر هم می شد جلوی خیلی چیزها رو گرفت اما امان از مدیریت نا کار آمد.

  5. با سلام پیشنهاد میکنم اقای هاشمی رئیس کمیسیون عمران رو برای بازدید دعوت کنید ایشون زوابط بسیار نزدیکی با اقای لاشکی نماینده کاردان مردم نوشهر چالوس و تنی چند از بزرگان دارن که بهتره نامی برده نشه
    چون خسارت وارد شده بسیار بسیار بیشتر از توان سازمانهای بیمه ای در صورت بیمه بودن و جتی وزارتخانه مربوطه است براحتی و بر اساس طرحی دو فوریتی با توجه به شرایط موجود بودجه بهتری برای برای ساماندهی این اوضاع تاسف بار شکل بگیره نه تنها زیان مالی اثار تاریخی ما هم مربوط به سالهای ۱۳۱۱ هم تخریب شد.
    برای ساماندهی اوضاع با توجه به ضیغ وقت تا آغاز سال جدید و مهمان پذیر بودن این شهر مسلما با خرو ج دستگاهها و ادوات پس از چند روز معظلات بعدی خودشونو بیشتر نشون میدن.با بودجه ۱۲ یا ۱۳ میلیاردی شهرستانی و حتی وزارتخونه ها سالها طول میکشه تا روند طبیعی رشد شهری ادامه پیدا کنه که نتیجش چشم پوشی از طرجهایی همچون کنار گذار ساحلی طرح جامع چشمه کیله و… رو بهمراه داره.این طرح میتونه به راحتی اعلام وصول شه بخاطر جریانهای سیاسی داخل مجلس.با دلیل و برهان عرض میکنم.بله خیلی چیزا دست شما نیست ولی رایزنی در این حد میتونه تسکینی باشه برای مردم عزیزم

  6. جناب فلاحتکار ما از روز اول مشغول رسیدگی به سقف و بیل زدن برف ها بودیم و به همین دلیل منتظر مسئول خاصی نبودیم که البته این انتظار هم فایده ای نداره. من که بیل زدن شما رو ندیدم ولی به عنوان توصیه اگر این کار انجام شده باشه میگم مردم شما رو به عنوان همون عضو شورا انتخاب کردند و نه کارگر. این اقدامات عوام فریبانه دورانش گذشته به همراه مردی که از این کارها زیاد انجام می داد. از قبل بحران (بالاخره مرجع فقط اون اقایی که میاد و با حنده هوای چند روز اینده رو اعلام میکنه نیست و جاهای زیادی برای پیش بینی وضعیت هوای روزهای اینده وجود دارد)می توانستید حداقل با اطلاع رسانی هشدارهای لازم رو به مردم بدید. در روزهای بارش برف هم ما عملا هیچ نکته مثبتی از طرف مجموعه شهرداری ندیدیم و این را نمی شود تنها با این حرف که رییس ستاد بحران ما نبودیم توجیه کرد. سوپرمارکت سر کوچه ما روز اول اب معدنی دو باکس به مردم میداد و نانوایی هم با کمک دوستان موتور برق پیدا کرد ولی ما فعالیت شهرداری رو ندیدیم. انگار که این شهر، شهر ارواح بود. در اخر حداقل این ماشین های سنگین شهرداری رو به کوچه ها بفرستید که برف جلوی خانه رو بردارند. برف حیاط رو میخواهیم خالی کنیم و هر چه نگاه می کنم جایی بیرون در داخل کوچه نمی بینم که آن را بریزم.

  7. با سلام یاور دلسوز ،،،،،چی دارم بگم چیزی رو که این روزها چشمم دید و گوشم شنید!!!!!از دولتی ها که دل پر خون داریم بماند!اما اما اما این مردم !!ای مردم شما هاییکه فقط این روزها خنده های تمسخر آمیز بر لب داشتید !شماهییکه اصلا برای هم زندگی نمیکنید میخواهم بپرسم چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟مگر چی شده ؟ انصاف تان کجا رفته ؟ چرا هیچکسی حاضر نیستید حتی همین الاان همین ساعت برین سفق خونه های همدیگر رو پارو کنین؟ همین ساعت شاهد این بودم سقف خانه همسیایه ام ریخت پایین ؟ همین همسایه ایی که روزهای عدای به عنوان بزرگتر به آدم یک سلام خشک و خالی نمیکنه ؟!!!!!! آی آدمها بداد هم برسین کجا رفته این ارزشهای انسانی تان؟من بعد سه روز عصا بدست اومدم برای کمک به همسایه پیرم که سقف خانه اش فرو ریخت مادر ۴ فرزند تحصیل کرده ،ایشون مثل باران بهاری اشک میریخت میگفت خونه ام جلوی فرمانداری هست عجز و لابه های مارو اینهمه آدم میدیدند چرا بی اعتنایی؟؟؟؟؟؟ مادر با اشک میگفت موقع ظهر از فرمانداری بوی غذا پیچیده بود انگار مهمانان برای عروسی دعوت شده بودند و بخور بخوری !! ای آدمها تا وقتی شما خودتان از حال خود غافلید !وقتی هیچ تعهدی نسبت به یکدیگر احساس نمیکنید کی باید در وضعیت بحران بدادتان برسد !اینهمه جوان تو خیابان ریخته اید برای شوخی کردن برف پرتاب کردن برای یکدیگر!کو اون غیرت و ارق وطنی ؟ من یک مادر هستم این روزها با چنگ و دندان به سهم خودم بداد مردم مستاصل در حد توانم کار انجام دادم ولی میدیدم شما جوانها هیچ کاری نمیکنید !تفنگ بادی بدست مشغول شکاریید ؟ میگم جوان این کار درستی نیست !در جوابم به من میخندن ومیگن نسل ما که داره پس میافته بزارید نسل اینا م پس بیفته !!!!غم عظیمی بر دلم نشست دیگه چه میشه گفت ؟؟؟؟ ای مردم تا زمانی که خودمان برای خودمان دلسوزی نکنیم هیچ غریبه ایی برای ما دل نمسوزاند …حال بروید تن به حقاریت بدیهد هر کجا که نانی آبی پخش میدن دست دراز کنید و گدایی کنید !!این شائن شما مردم شهسواره ؟؟؟؟؟؟؟ ای داد و بیداد که هر چه بر ما میگذرد به خود نمیاییم ؟ جناب فلاحتکار عزیز اما شما!!!!! شما اگه خدا هم بوده باشید نمیتونستید معجزه بکنین و اگر چراغ جادو هم بودید باز از پس این مصیبت بزرگ بر نمیامدید !بر خود نگیرید ما بسیار مردم تن پرور و بی عاطفه ایی شدیم همین و بس !زحمت شما را به عینه در خیابانها و کوچه پس کوچه های شهر لمس کردم !اما جان برادر یکدست هرگز صدایی نداره! قصه درد نامروتی ها را کوتاه میکنم …..

  8. سلام جناب فلاحتکار
    قبلا هم گفته بودم از ان دسته طرفداران شما بودم ولی با کارهایتان موافق نیستم شهر را دچار بحران کردید بله شما و دوستانتان این چنین کردید نگویید برف زیاد بود اگر زیاد بود پس چرا رامسر که بارش بیشتر بود خیلی زود درست شد چرا شیرود که شهرداری تازه تاسیس داره و فقط یک دستگاه داشت خیلی زود جاده ها رو باز کرد البته از همون روز اول باز بود اما شهسوار ما …….
    سخن کوتاه میکنم ایمیل منو خواسته بودید اینم ایمیلم امیدوارم مفید واقع شود.

  9. ضمن تشکر از گزارش و نیز زحمات جنابعالی و سایرین که به صورت دلسوسازنه زحمت کشیدند..
    مطالب و نظر جنابعالی در خصوص رفتار مردم محترم شهرمان در طی این رویداد به نظرم کاملا درست و مایه تاسف است.

  10. خدا قوتآقای فلاحتکار
    همین که واسه اطلاع مردم دست به قلم شدی یه دنیا ارزش داره
    مشکل مردم شهسوار اینه مشکلاتو میبینن یا حوصله جروبحث ندارن ویا چون تنها هستند وتجربه اعتراض گروهی به عملکرد هریک از مسوولین رو ندارن کوتاه میان ومتاسفانه تا شاکی میشن از همه طرف نیش میخورن تا ساکتش کنن .حدود ۵ ماه پیش با رءیس بانک مسکن مرکزی تنکابن بود طبق معمول اهل آمل درگیر شدم به تنهایی تا حراست بانک مسکن تهران رفتم ۳ بار تا ساری رفتم ۱۰ جا نامه زدم ومشکلات وخلافهای مستند اراءه دادم یا پرونده گم میشد یا مسول ررسیدگی پرونده اهل آمل بود. بانک ازمن به عنوان نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی شکایت کرد بازپرس هم بچه آمل بود حکم حبس سه ماه و یک روز بریدن واسم یعنی کلا دست تو لونه زنبور کردم ولی خوشبختانه کوتاه نیامدم واز تهران پیگیر شدم تااینکه پس از سالها سنت شکنی شد وبرای اولین بار یک رییس بانک مسکن مرکزی اهل تنکابن منسوب شد .آیا کسی متوجه این تغییر شد آیا از این مسوول شهسواری حمایت شد .پس این ماهستیم که قدر نخبه های شهرمونو نمیدونیم فقط اعتراض میکنین چرا از شرق استان مسوول میفرستن ماحقمونه که امثال معاون عمرانی ویا استاندار واسمون تصمیم بگیرن میدونی چرا چون جسارت نشه خیلی از مسوولین شهری که من میدونم اینقدر نقطه ضعف رشوه وکارچاق کنی دارن که مجبورا جلوی شرق استانیها خم وراست بشن چندنفراز مردم مثل من حاضرن اززندگیشون بزنن از کارشون بزنن تا پوزه بعضیهارو به خاک بمالونن ……یک اتاق فکر تشکیل بدین تا یک سری از مردم بیان حرفاشونو بزنن ایده بدن حالا ازایده ها استفاده کنیین به اسم شورا یا شهردار…..شهرداری فرمانداری اداره برق و…… هیچ کدام مقصر نیستند مردم ما مقصرند یکی از دوستان ازتبریز به من زنگ زد گفت شما بی عرضه اید کسی که آب معدنی ویا محصولاتشو گرون کرد باید همونروز مغازشو آتش بزنیین تا عبرت بشه واسه بقیه….دردو دل زیاده و زمان کم …….. بادرود فراوان

  11. جناب فلاحتکار عزیز
    ما تمام دغدغه های شمارا درک میکنیم و میدانیم که شما با تمام وجود به کمک مردم شتافتید ولی متاسفانه مسئولین شهرمون همکاری نکردند و فقط جلوی دوربین صدا و سیما به خودشان لقب آقایان دوربینی دادند.
    از تمامی زحمات شما سپاسگذاریم و این را بدانید شهر ما به افرادی مثل شما نیاز دارد.
    سربلند باشید.

  12. سلام مهندس. همه حرفهاتون رو قبول دارم بعلاوه اغلب مشکلات از اونجا ناشی میشه که کسی بخش خصوصی رو جدی نمیگیره و تعامل سازنده ای باهاش نداره. یادمه شنبه اومده بودم شهرداری که شما رو هم دیدم .متوجه شدم همه لنگ ماشین دو دیفرانسیل و کمک دار هستند. اگه رابطه با بخش خصوصی خوب بود و اطلاع رسانی بموقع انجام میشد میتونستیم کلی ماشین تهیه کنیم. شاید ندونید شهسوار یکی از منسجم ترین و بزرگترین گروههای آفرود رو داره که تو اغلب تورهای آفرودشون حدود ۴۰ تا ماشین شرکت میکنن با راننده هایی که دیوانه گل وبرفند.حتی به سفرهای خارجی میرن که بتونن تو جاده های برفی برونن با بهترین امکانات. همین میتونست در مورد ماشینهای راهسازی و سنگین هم اتفاق بیوفته.اینهمه ماشین که شن و ماسه دریا و رودخونه رو میدزدیدند تو این روزهای بحران کجا بودند. همش واسه اینه که بلا نسبت شما مردم خودشونو با مسوولین و حاکمیت از یه جنس نمیدونن. حتی خیایها کمک هم بتونن نمیکنن که وجهه مسوولین رو خرابتر کنن. این وسط فقط خود مردمن که متضرر میشن
    .

    • ماشینهای سنگین لودر و بولدوزر زیر برف کم کم نمایان میشن.
      یعنی اینا از مردم خچالت نمیکشن؟
      لودری که کنار پارک کریم آباد پارک بود؟
      لودری که در زمین پروژ۰ مسکونی بلوار شیرودی زیر برف پارک بود؟
      بقول شما آقایان شن دزد و آسفالت فروش؟
      با اینهمه ماشین راهسازی باید منت آملی ها رو میکشیدیم؟

  13. مهندس عزیز خسته نباشید
    جا دارد از زحمات شما تشکر کنم با اینکه یک دست صدا ندارد،اینکه مردم ما در مسیر درستی قرار ندارند شکی در آن نیست در متن بالا گفتید عده ایی به شکار و عکس برداری مشغول بودن در حالی که خیلی ها به کمک نیاز داشتن،خیلی ها به شایعه پراکنی پرداختند و… اینکه شما خواستار این هستین که گله کم کنیم و همراه هم باشیم حرفتان کاملا درست،ولی وقتی بی تدبیری در شهر بیداد کند،کسی که مسئول هست نمیداند چه کند؟؟ چه کسی باید پیگیر باشد که همچین شرایطی مجدد تکرار نشود؟؟ با این شرایط نمیشود گله کم کرد از یک سری مسئولین و نمیشود همراه شد.
    مطمئن باشید اگر از روز اول برنامه ایی وجود داشت مردم هم کمک میکردند برای پیشرفت کارها در این ایام… .
    امیدوارم آقای شریعت نژاد حرف هایی که در این ایام در رسانه ها زدند در حد حرف نماند و پیگیر باشند.
    مجددا از شما تشکر میکنم بابت این وب سایت ، ای کاش همه عزیزان چنین کاری را انجام میدادند.
    در پناه حق

    • ای کاش در ادبیات کلام این توهین رو به همشهریان نمی کردید که گله کم کنید… انتقاد زیبایی بود با ادبیاتی از دیدگاه من توهین آمیز..

      • اگر موجب آزردگی شما شدم عذرخواهی میکنم،ولی همچین چیزی وجود داشت و دارد و گله کم کردن هم نقل قول مهندس فلاحتکار بود.

  14. جناب فلاحتکار همه جا در بین مردم خوب و بد پیدا میشه. اگر عده ای تفنگ بادی به دست بودند عده ای دیگه هم تا تونستن به همسایه هاشون کمک کردن. اما امکانات یک شهروند عادی محدوده! بحث از حد اقل هاست! بحث از ژنراتور نداشته ی “مثلا بیمارستان” شهره. بحث از اینه که این بحران اونقدرا هم نبود که به جون آدما ختم شه! شاید اگر از روز اول راه های اصلی کنترل میشد حجم عظیمی از مشکلات کم میشد. واقعا این برف اونقدر پیشبینی ناپذیر بود که بیمارستان کمبود کادر داشته باشه؟!! همدلی مردم کم و بیش بود. اما اونچیزی که اصلا وجود نداشت مدیریت بود.

  15. یادداشت ها ی گزارشگونه آقای فلاحت کار بسیارجالب و همانطور تامل برانگیز است ، دروهله اول نبود و انکار سازمان های مردم نهاد توسط مسئولین ؛ نمودعملی آن را در این بحران سفید به عیان دیده شد.
    اما شهروندان باید بدانند منابع و امکانات محدود راهداری از هر قسم و فضای گسترده شهر و عدم مدیریت خود ستاد مدیریت بحران که آقای فلاحتکار بدان اشاره داشتند نیز دخیل برعدم حل سریع مشکل گردید.و هست.
    آیا پیرمردی که درروزهای عادی سلام نمی کرد حقش هست که درروزگار سختی، ما براو سخت بگیریم ، ایا از خود سوال نکردیم شاید قدرت بینایی پیرمرد در تشخیص افراددلیل این سلام نکردنها باشد. ما داریم یاد می گیریم تحت عنوان عدم دخالت در زندگی شخصی کاری به کار هم دیکر نداشته باشیم ، در واقع تعریف آزادی تعریف شده حقوق بشری ؛ اما باید بدانیم همین قوانین با ما می گوید به عنوان یک انسان در شرایط سخت به کمک هم بشتابیم.نه اینکه سلام نکردن را دلایلی بر کمک نکردن خود بداینم.
    اما آنچه که در جریان برف ما شاهد بودیم اصل انسانیت فراموش شده بود ، آیا گریه ها پیرمرد و پیرزن که نگران ریزش سقف خانه اش بود ، وجدان خاکستری هیچ یک از تماشاگرانه آن همسایه را به سفید و همراهی نخوند.. خود بنده همسایه دارم که بدلیل پیر و عمل قلب عاجزبودند و می گفتند تا صبح از ترس فرو ریختن سقف تا صبح تخوابیدیم . بنده با بیش از پنجاه سال سن رفتم پشت بام خانه از ساعت ۹ صبح تا ۱۳ برف پارو کردم . با همسایه مان کوچه به طول بیش از صدمتر را باز کردیم
    آبا باور داریم ؛ همه تغییرات در جامعه ازخانه شروع می شود ، پسری که تماشاگر فروریختن سقف خانه اش هست وبرای خود درشهر می گردد و پدری برای کمک به شهرداری می رود ؛ مشکل در نوع عدم ارتباط نامناسب خانوادگی اشاره ندارد.
    مدیریت اداره بیمارستان ،چه دخلی به شهرداری دارد که موتوربرق اضطراری ندارد.و…. اما اکثر مغازه دارها در جریان قطعی برق سالیان گذشته موتوربرق اضطرار داشتند اینها چقدر برای هممراهی با مسئولین اقدام کردند.
    فرد گرایی خودخواهانه ، همراه با عدم مدیریت و کمبود منابع مالی در اداراتی که شاهرگ اصلی حیاتی یک جامعه است از جمله ارتباطات ، راه و برق و گاز در سالهای گذشته همگی دست به دست هم دادند تا برفی که امروزه در جهان و شمال اروپا ، روسیه و کانادا یک امری عادی باشد به بحران در شهر ما تلقی شود . درحالیکه بحران در کشور ما در سه حوزه ، زلزله ، سیل و خشکسالی تعریف شده است .
    اما آقای علیرضا ؛ که اشاره داشتند مشکل برق رامسر چرا زودتر حل شد به عرض برسانم که ما هم سه روز برق نداشتیم و دلیل آن نیز افتاد ترانس فشارقوی برق در چابکسر عنوان شد بود.
    آقای فلاحتکار ، اکثر گله شهروندان درست بود ، ولی باید نقد را از خود شروع کنیم تا مدیریت های بالای کشوری نیز این نقد را وارد کنیم . و شاید استانی شدن بهترین پشنهاد ممکن است که باید اتفاق بیفتد

  16. بنام خدا . برادر عزیز جناب اقای فلاحتکار هرچند در شرایط بحرانی برف در شهسوار نبودم اما لحظه ای از اخبار بیخبر نماندم . با دلهره و نگرانی هرساعت و دقیقه با تلفن ثابت / موبایل و سایت ها و شبکه های اجتماعی روند امداد رسانی و یا وضعیت شهر زیبایمان را از تهران رصد میکردم . قطعا همه همشهریهای عزیزم در تهران و سایر نقاط ایران نیز چون من در گیر پیگری اوضاع بودند. اخبار زحمات جنابعالی را از دوستان شنیدم اما مهندس عزیز هر چه بود گذشت باید به فکر آینده باشیم . آینده ای که بقول شما برف های دیگری در سالهای پیش رو داریم و حوادثی دیگر….
    مهندس عزیز: ناشنوایی مسئولین شهری و استانی متاسفانه نتیجه جز وضعیت اسفبار امروز ندارد و این معضل جزاز طریق مبارزه بی امان با ناآگاهی و شاید کم سوادی مسئولان شهری امکان پذیر نمیباشد. مدیران و مسئولانی که در دوره های خوشی به دنبال تجارت ویا لابی های تجاری خود مشغولند و از کنار معضلات شهری و روستایی اعم از نابسامانی اقتصادی / فرهنگی /زیست محیطی و… با فراغ بال رد میشوند و دریغ از یک یادداشت کوتاه روزانه کاری…..
    برادر عزیز : متاسفانه باید عرض کنم که شهرداری شهرمان هیچ برنامه عملیاتی اجرایی در جهت ارتقا این شهر پر از رمز و راز ندارد / رازهایی که در دهه های گذشته هیچ کس نتوانست از آن سر در بیاورد. شهرداران را بر اساس بی اساس ترین اصل اصول مدیریتی انتخاب میکنند / فرمانداران را بر بی اساس ترین اصول مدیریتی بر میگزینند که حتی توانایی و سواد نوشتن یک یادداشت روزانه را از مشکلات شهری و برون شهری در هنگام مراجعه به منزلشان را نیز ندارند. واقعا یک شهردار و یا یک فرماندار هنگام برگشت از کار توانفرسای روزانه !!!!!!!!! انباشت زباله ها را نمیبینند / چاله چوله های متعدد خیابانهای شهری و برون شهری را با حرکات زگزال طی نمیفرمایند / قعطی اب و بی کیفیتی آن را از زبان همسایه ها و شهروندان نمیشنوند….
    آقای فلاحتکار: سال هاست این دیار (شهسوار عزیز) هویتش و تاریخش در زیر پوشش ضخیم ناآگاهی و بیسوادی مسئولین گم شد ه است / زیبایی هایش در زیر سایه سنگین نازیبایی فکری مسئولانش بدقواره شده است / نمیدانم تابلوهای (به شهر زیبا و تاریخی خوش آمدید)شهرمان را با چه جرات و رویی در دروازه های ورودی نصب میکنند.گردشگر بخت برگشته در کجا و از چه کسی باید از تاریخ پر افتخار شهرمان را پرس و جو نماید . نکند زیبایی اش را باید از جاده های پر از زباله دو هزار و سه هزار طلب نماید ویا در گذر از باغات و زمین های کشاورزی نابود شده توسط ویلاسازان ویا از سواحل آلوده و تصرف شده ….
    برادر عزیز: نزدت خواهم آمد و راهکار هایی اجرایی برایت خواهم آورد .من و سایر همشهری های عزیزم در تهران و سایر نقاط ایران قطعا کمک شایانی به همه مدیرانی خواهیم رساند که گوش شنوا واحساس شهسواری و تنکابنی دارند.افسوس و افسوس و افسوس که دیارمان شهسوار را امروز در بند بی کفایتی میبینیم…..بدرود

  17. مردم یک کمپین راه بیندازند برای پیدا کردن مقصر این سوء مدیریتها:
    استاندارد
    فرماندار
    شهردار
    یا…

  18. سلام بر مهندس عزیز
    جناب فلاحتکار، این چند روز برف گذشت، همدلی ها، همکاری ها، حرکات مردمی، حرکات مسئولین، معنی واقعی بحران، برف ۲ متر!، قطع برق ۳ روز، و امثالهم که شما و دیگران متذکر شُدید را دیدیم.
    اما چند سوال، (صرفاً از جنابعالی که مسئولی شفاف کار هستید می پرسم)
    چرا همه ارگان ها تلفن های ضروری خود را جواب می دادند جز اداره برق!!
    این اداره در شهر ما مگر نیست؟! یک جواب ساده برای اینکه “آقا ما فلان ساعت برق نداریم” کار سختی بود؟!
    ایا این اداره درک این را نداشت که با پاسخ به یک تلفن خیلی از مشکلات کمتر می شد؟!
    در نظراتی که خواندم بعضی از دوستان هدف پیکانشان شما بودید، آیا این دوستان کمکی به مردم کردند یا صرفاً به عکس های فیس بوکی و پرسه در شهر و نمایش جدید ترین کت واک زمستانه در میدان امام را کار را بسنده کردند؟!
    خنده ام می گیرد از پسر یکی از مسئولین گرامی که روز های اول برف در یکی از صفحات اجتماعی شروع کرد به تمجید از پدر وظیفه شناسش!
    مردم مسئولی را انتخاب کرده اند که بتواند به موقع تصمیم بگیرد و مدیریت بحران کند، وگرنه در روزهای عادی که این ملت هریک “برای خود مسئولی “هستند!!
    دست شما درد نکند که از لحظه اول ماجرای بحران را جدی گرفتید. اما ما بقی دوستانی که صرفاً در پی این بودند که بحران چگونه نوشته شود در املاءش درگیر بودند.
    اوکی مشکل به لطف خدا برطرف شد. آیا این مسئولین این برف را جدی می گیرند؟! عبرت می شود برای آینده؟!
    آیا امکانات شهر بروزرسانی می شود؟
    جا دارد از فروشندگانی که از روز اول شرایط مردم را درک کرده و گرانفروشی نکردند، نانواهایی که از ۷ صبح تا پاسی از شب نان پخت کردند، از مسئولینی چون شما که سنگینی وظیفه نام “مسئول” را حس کردند تشکر کنم 🙂
    به امید روزهای بهتر

  19. لینکی که در زیر میگذارم یکی از معتبر ترین سایتهای هواشناسی است و خانواده ما همیشه با مراجعه به این سایت از اخبار هواشناسی مطلع میشه. در اون روزهای برفی هم کاملا مشهود بود که این برف سنگین چندین روز قرار بر بارش دارد . در پیشینه این سایت اگر مراجعه کنید خواهید دید . ما هرگز فکر نمیکردیم که مسئولان چنین بی تفاوت برخورد کنند . در استانهایی مانند اردبیل و تبریز به محض شروع برف ستاد ها شروع به فعالیت میکنن و اجازه نمیدن شریانهای اصلی شهر و جاده ها دچار برف گرفتگی بشه . در مورد کمک مردم به همدیگر باید فرهنگ سازی انجام بشه . البته تا جایی که من دیدم این خود مردم بودن که به داد هم رسیدن .مردم تو خونه هاشون حتی یه پارو نداشتن شما چه طور توقع دارید که بیان همه جا رو خودشون پارو کنن. همه با بیا و چوب و… راه ها رو باز کردن . در هر صورت این خسارت و بلا جایی رو در ذهن مردم باز کرد که هم مدیران لایق تری انتخاب کنند و هم بدانند که اگر همدلی و همیاری نباشه انسانها به پوچی میرسند . بنی ادم اعضای یک پیکرند که در افرینش ز یک گوهرند …چو عضوی به درد اورد روزگار دگر عضو ها را نماند قرار با امید توفیق روز افزون برای همشهری های عزیزم
    http://www.accuweather.com/en/ir/tonekabon/210534/current-weather/210534

  20. برف آمد
    برف با بحران آمد
    شادی بچه ها،به دلزده گی و حراس از زیبا ترین موهبت خداوند تبدیل شد
    مردم دیدند،مردم فهمیدند،حقارت امکانات و مدیریت شهر پدریشان را.
    باز بجای نگاه به اصل ماجرا،دنبال مقصریم!!!!!
    چند بار نوشتم جواب همه چیز در نگاه به شهر است
    به شهر بنگرید……………………
    شهر با شماسخن خوهد گفت،کی بود کی بود من نبودم یه داستان قدیمیست.
    شهر تواناست،شهر سرشار از پتانسیل،فقط باید به شهر با دقت نگریست
    روزهای ترک دنیا بودن برای مردم این شهربسیارغریبه بود ولی نمیدانم به لطف کی تجربه اش کردیم
    حال چه داریم واگر ثانیه ایی بعد زلزله ایی آنی بیاید باز برنامه تان چیست
    به شهربنگرید شهر با شما سخن خواهد گفت…….

  21. وقتی تعداد کشته و زخمی ناشی از خروج یک قطار از ریل در فرانسه در اخبار سراسری ایران گفته میشود، آیا مردم حق ندارند آمار صحیحی از کشته های برف اخیر داشته باشند؟
    چند مورد را مستقیم یا به واسطه دیده ایم ولی بازار تکذیب و شایعه داغ است. چه بهتر شبکه بهداشت اعلام رسمی نماید.
    همچنین آماری از تعداد ساختمانهای خراب شده در سطح شهر بدهید با ذکر نوع سربندی آنها.
    بگذریم که در این آشفته بازار سقفهای چوبی خراب شده و نشده جمع میشوند و سقف های آهنی و طبقه ها و بالکنهای اضافی میزنند. بی خیال شاهرداری و مجوز و کارشناسی نظام مهندسی(گرچه ساختمان خود نظام هم آسیب دیده)
    هر چه بگندد نمکش نیزنند وای به روزی که بگندد نمک

  22. میگم بعد از این همه فرمایشات و کی بود کی بود
    بلاخره ما نفهمیدیم چه کسی باید عذرخواهی کند
    میگم میخواهید ما مردم بجای همه مدیرانی که مسئول هستند استعفاء دهیم
    بابا من استعفاء دادم و بعنوان یک شهروند مطابق چکیده مطالب بالا مقصرم؟!!!؟؟؟
    نمیدونم حالا بغیر از من کسی دیگه هم اگه احساس میکنه مقصره
    لطفا برای احترام به شعور مردم شهرم استعفاء بده
    این حداقل کار یک جامعه فرهیخته است که:
    در مقابل ناتوانی وبی مدیریتی استعفا دهد…………….

    • استعفا یک عمل اختیاری است که یک نفر منصوب به مافوق خودتقدیم میکند.
      کسی که منصوب نیست، بلکه منتخب مردم است نمیتواند و حق ندارد استعفا دهد.
      استعفا را به چه کسی تقدیم کند؟
      تک تک رای دهندگان؟
      مردم ما آگاهند و خوب و بد منتخبین خود را میشناسند. البته چه خوب بود میزان حضور و فعالیت اعضای شورای شهر در شورا به اطلاع مردم میرسید. مثلا شنیده‌ام یکی از اعضای شورا بعد از چندین روز غیبت و پس از باز شدن راهها با کت و شلوار پلو خوری تشریف آوردند شهرداری.
      ای کاش محل شورا جایی بود مثل مجلس (البته نه به آن بزرگی) و مردم بصورت تماشاچی میتوانستند جلسات را ببینند .
      آنوقت انتخابات دور بعد خود کار استعفا و عزل را انجام میدهد..

      • احترام به مردم و رعایت اصول فرهیختگی در جوامع مدرن یک اصل است
        من با توجه به مطالب ذکر شده بالا اینطور استنباط کردم که مردم مقصرترین عوامل دراین پروسه هستند پس بعنوان یک شهروند از حوق شهروندیم در قبال شهر استعفا دادم؟
        در جوامع مدرن برای کارهای و مشکلاتی بسیار ساده تر از این به احترام مردم استعفا میدهند
        در ضمن معنای استعفا و شرایط آن ،اینی نبود که نخود سیا ه ذکر کردند
        احترام مردم و حق شهروندی حتی به مقام شورای هم ارجحتر است
        یک طرفه به قاضی نروید شهر و چهار چوب ان مال شورا است اگر بخواهد
        میشود شورا بود و در صورت ناتوانی به احترام همان مردمی که او را اوردن کنار رفت
        باید یاد گرفت یک جا حق با مردم و شهروند است

  23. با سلام وخسته نباشید خدمت مهندس .بنده وتمام مردم شهسوار دیدن که خودتان به شخصه چه زحماتی در این بحران که به وجود اومده بود برای این شهر کشیدید وامیدوارم که پس از این بحران به مشکلات مردم هم مثل دفعات قبل رسیدگی کنید تا خسارت به وجود امده به مردم برگردانده شود من مطمین هستم در این کار موفق خواهید بود چون به خصوصیت شما خوب اگاه هستم ومیدانم در این کار موفق خواهید بود به هرحال برای شما ارزوی موفقیت میکنم ودر همه حال روی کمک من ودوستانم حساب باز کنید

  24. درود بر شما و همشهریان گرام.
    خشت اول چون نهد معمار کج************* تا ثریا می رود دیوار کج.
    هر اتفاق و هر ساختاری؛ زمانیکه با رویکردی دورنگرانه و استراتژیک برنامه ریزی شود و شناخت لازم از مختصات و ویژگیهای آن، چاشنی تصمیم گیری و تصمیم سازی گردد، بی شک آمادگی لازم و کافی، ارمغان آن نگرش است.
    لذا عکس آن نیز صادق است.
    جناب فلاحتکار؛
    دوست و همشهری عزیزم؛ تنها راه پیمودن این راه بسیار دراز، خود باوری و عزت نفس مردم دیارمان است.
    اتکا و اعتماد به نیروهای قدرتمند بومی و متخصص همین شهر و اولویت گذاری در تقسیم امتیازات و پتانسیل های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، هنری و … به نیروهای بومی، و در صورت عدم توان نیروهای بومی، آنگاه به نیروهای غیر بومی، یکی از راههای بسیار موثر در ارتقاع سطح عزت نفس و خودباوری مردم عزیزمان است. و این یک مدل کلی، اما زیربنایی در تمامی سطوح مدیریتی شهر عزیزمان است. چرا که یک شهر فقط و فقط با طبیعتش عزیز نمی شود؛ بلکه رکن اصلی اینکه ما میگوییم شهر عزیزمان، همان مردمان عزیز شهرمان هستند.
    اگر مردمان این شهر اعتماد به نفس بالاتری داشته باشند، حتما در اغلب مواقع خود، پیشقدم شده و همیشه یک قدم از مسئولین جلوتر حرکت می کنند.
    بنده نیز در این چند روز چیزی جز بزرگواری و ایثار و از خود گذشتگی، جز در مواردی بسیار نادر، از همشهریان گرامیم ندیده ام که آن موارد کوچک هم، ناشی از عدم آمادگی و مواجهه با بحران و به نوعی دستپاچگی بوده است.
    بسیار بسیار خوشحالم که جوانانی را در این روزها در حال کمک جمعی، به همسایگان دیدم و چقدر زیبا بود.
    “برف” آن هم از نوع ویرانگرش، میتواند سنگ بنای آمادگی و تصمیم سازی در مواجهه با بلایایی با قدرت تخریب مشابه در شهرمان باشد.
    به هر حال ای دوست گرامی و ای همشهریان عزیز، تنها راه کمک به این مهم، با عنایت به خداوند منان، حمایت عاری از تعصب و حسادت از نیروهای بومی با توجه به شایستگیشان، و نیز خود باوری و ایمان به توانمندی های نیروهای بومی و تقویت حس همراهی و همکاری و همدلی است.

    سپاس
    حبیب اشکانی

  25. باسلام وعرض خسته نباشید…دراین بحران هم مسئولین مقصربودند که نتوانستند ازقبل ازاطلاعات هواشناسی اسفاده لازم رابرده وباتشکیل ستاد بحران -قبل از ایجاد بحران- دراستانداری مازندران ازمشکلات بکاهند وهم مردم که کمتر سعی کردند خود را با بحران بوجودآمده وفق دهند وازخیلی ازعادات روزانه خود بگذرند که این برمیگردد به عدم دیدن آموزش مردم که چگونه بابحرانهای مختلف برخورد نمایند.
    قبلا درمطلبی عرض نموده بودم که شما باید تنکابن را به بخشهای مختلف تقسیم نموده وافراد مورد وثوق خودرا که ساکن ان محلات هستند به عنوان بازوان خودمنصوب نموده تا دراینگونه موارد کمک حال شما وشورا وشهرداری ومردم باشند..باوربفرمایید یکی ازکارکردهای ستادهای انتخاباتی پس ازپایان انتخابات همین است….
    باتشکر

  26. درود داداش..خسته نباشی..ولی از اونجائی که آب قعط بود و خودمون کوچه ۱۰۰متریمون با هزینه شخصی باز کردیم …لتتتفن دیگه شهرداری لااقل تقاضای پرداخت بموقع عوارض حالا حالاها از مون نداشته باشه..مخلصیم 🙁

  27. سلام
    مهندس فکر میکردم با دادن ایمیلم پاسخ سوالاتمو خواهید داد اما خبری از شما نبود
    سوالی دیگر دارم مهندس جان شهرما اینقدر بی صاحب شده که هر کسی برای خودش در این روزها رئیس باشد؟
    از افراد شخصی که مشخص نبود چکاره هستند( البته بعد از تحقیق مشخص شد پیمانکاران وابسته به برخی اعضای شورا بودند) تا سلب مسئولیت شهردار و شهرداری محترم از رسیدگی به شهر که حتی رسما اختیار پاکسازی شرق تنکابن به سپاه واگذار شده بود.
    شهری که شهردار داشته باشد ایا نیاز به رئیس دیگری دارد؟ یا بهتر بگویم روسای دیگر؟
    مهندس جان از سپاه تشکر میکنم چرا که اگر نبود این شهردار و شهرداری شما حالا حالاها کاری انجام نمی داد.
    ولی این ننگی سیاه برای شهرداری تنکابن بود و همچنین برای شورای این دوره
    مهندس جان پاسخ این همه سوالات بی جوابمو بده لطفا آیا این مدیریت لایق این مردم بوده و هست؟ آیا شهرداری و شورای شهر فرهنگی از خود نشان دادند که از مردم گلایه دارید؟ شما نمایندگان این مردم بودید.
    فرهنگی که از مردم دیدید بازخورد رفتار و فرهنگ خودتان بوده مهندس جان
    راستی به یاد یک ضرب المثل افتادم : شهر وقتی به صاحب می شود قورباغه هم هفت تیر کش می شود…
    ایشالله که تایید میکنی و پاسخ خواهید داد

    • درود
      دوست عزیز و ارجمند ، گمان میکنم که کلیه مطالب و دیدگاه هایم راشفاف و روشن عنوان نموده ام . در هر صورت ارائه راهکارها و پیشنهادات شما گرامیان هم میتواند در تصمیم گیری های آتی برای این شهر موثر باشد .امیدوارم از این پس در این وبلاگ بینندگان و خوانندگان محترم شاهد راهکارها و پیشنهادات مختلف بیشتری باشند . گمان کنیم هر یک از ما مدیر و مسول این شهریم . برای آینده ، برای فردای فرزندان شهرمان و برای زنگی بهتر مردمانمان چه پیشنهاداتی دارید ؟ من بار ها و بارها از مدیریت ضعیف بحران ، ضعف امکانات و ….. صحبت کرده ام . بیایید نقاط مثبیت را هم ببینیم و از تلاش زحمتکشان نیز تشکر کنیم . نکته بسیار مهم اینکه ما همواره بحرانی که اندکی زندگیمان را سخت و مقداری روزگارمان را دشوار میسازد ، میبینیم . آیا این سوء مدیریت ها را قبلا ندیده ایم ؟ چه مقدار در اصلاح امور نقش داشته ایم ؟ نقش هر یک از ما در امور شهری چیست ؟آیا بر نامه ریزی که میتواند شهرمان را دگرگون کرده ،اوضاع اقتصادی شهروندان را بهبود بخشیده و در نهایت زندگی را برای همگان زیباتر و شاد تر بسازد و تا کنون انجام نپذیرفته است بحران نیست ؟ سهم شهروندان از سرمایه ها و بیت المال شهری که توسط گروهی سود جو سالها غارت شده بحران نیست ؟ من صدایی از شهروندان در این سالها نشنیده ام!!!!!! شاید گوش من نمیشنود یا زبانی بیانگر این داستانها نیست . القصه با هم همراه باشیم . هم دل باشیم.با هم فکر کنیم . دست در دست هم نهیم. در مقابل خیانت و غارت و سوء مدیریت سکوت نکنیم . حتما روزهای گرم و روشن پیش روست . یادمان نرود ما برای انکه ایران ماند و مردمش …………جوانها و خونها داده ایم. رفیق نگاهی نو به چشم انداز.

  28. این آقای علیرضا که همیشه شاکی است آدمو یاد پسرخاله کلاه قرمزی میندازه.
    بد نیست فامیلیشو هم بنویسه.
    شاید اصلا اسمش علیرضا نیست.
    دنیای مجازی عجب دنیاییه…

    بگذریم
    از زحمات چند شب اخیر پرسنل شهرداری و شخص آقای فلاحتکار نهایت تشکر را دارم که شبها بعد از خلوت شدن خیابانها با لودر و کمپرسی برفهای کپه شده را جمع میکنند.
    البته این کار وظیفه آقای فلاحتکار نیست و دوربینی هم شب از ایشان فیلم و عکس نمیگیرد ولی دیده‌ام که تا پاسی از شب به راننده ها کمک میکنند.
    اسم اینو دیگه واقعا نمیشه ظاهر سازی گذاشت یا اگر ظاهرسازی باشه چه خوب بود همه مردم یکی دو هفته ظاهرسازی میکردن!

  29. با سلام و تشکر از زحمات شبانه روزیتان.
    جناب مهندس ایا مدیران ما علم کافی جهت مقابله با این بحران را داشتند؟
    بار علمی مسولیین تا چه مقدار بوده است؟
    متاسفانه یکی از مهمترین دلایل در تاخیردرحل بحران ها عدم دانش کافی مدیران ما و تصمیم گیری درست است.یکی از عوامل سریع در حل بحران تصمیم گیری سریع و کارامد است که در مورد باز نگه داشتن جاده اصلی که کارانچنان مشکلی نبود بزرگترین مشکل را برای همشهریان ما ایجاد کرد.
    همگی تلاش کردید درست ایا این تلاش کارامد بود ؟ایا نحوه تصمیم گیری و نحوه برنامه ریزی سریع درست بود؟
    از کسی پوشیده نیست که تلاش شبانه روزی انجام گردیده است اما اگر این تلاش بر مبنای علم کافی در جهت حل بحران تصمیم گیری و فرماندهی توسط فردی متخصص و با تجربه و برنامه ریزی منسجم صورت می گرفت عملکرد بهتری را شاهد نبودیم؟
    در اخر نگران ان دسته از همشهریانی هستم که سفره عیدشان در خانه ای پهن خواهد شد که سقفی نخواهد داشت هنوز هم برای کمک کردن دیر نشده است.بخدا قسم امثال در نوروزمان مردهای بیشتری در شهرمان شرمنده خانوادیشان خواهند شد.
    ما همه یک خانواده ایم همه همسایه ایم.یک سری سیر و سیرتر می شوند یک سری گرسنه وگرسنه تر.
    سر فرصت یک سر به وجدانمان بزنیم……ایا وجدانی مانده است برایمان.همه با هم غریبه شده ایم.

  30. خبر۱:
    بیش از ۳۰۰ هزار شهروند آمریکایی در جنوب شرق این کشور در پی بوران و برف بی سابقه ای که از روز چهارشنبه منطقه را فراگرفته، در بی برقی به سر می برند.

    بارش برف ادامه دارد و سبب تعطیلی مدارس و دولت فدرال و دولت های محلی ایالتی شده است.

    تردد در بزرگراه های میان ایالتی در کارولینای شمالی و جنوبی متوقف شده و خودروهای بسیاری در شانه خاکی جاده متوقف شده اند.
    هزاران پرواز لغو شده و شمار بسیاری از مسافران را در فرودگاه ها در بلاتکلیفی نگاه داشته است.

    هواشناسان پیش بینی کرده اند که تا پایان روز پنجشنبه بیش از ۳۰ سانتی متر برف منطقه واشنگتن و پیرامون آن را فرا گیرد.

    در جنوب شرق آمریکا، دست کم ۱۲ تن در پی برف و بوران جانشان را از دست داده اند. در میان این عده، سه شهروند به دنبال حادثه لیز خوردن یک آمبولانس روی جاده ای یخی در ایالت تکزاس کشته شده اند.
    منبع: سایت صدای آمریکا
    دقت کنید: سی سانتی متر

    خبر۲:
    بارش سنگین برف در توکیو و مناطق شرقی ژاپن منجر به کشته شدن ۱۲ نفر شد.

    بارش سنگین برف در توکیو و مناطق شرقی ژاپن ۱۲ کشته برجا گذاشت، برق صدها هزار نفر را قطع کرد و در ترافیک زمینی و هوایی اختلال ایجاد کرد.

    شرکت هواپیمایی ANA بزرگترین ناوگان هوایی ژاپن مجبور به لغو ۳۳۸ پرواز داخلی و ۱۲ پرواز خارجی طی روز شنبه شد.

    در شهر کاواساکی در غرب توکیو بارش سنگین برف باعث عمل نکردن ترمز یک قطار شهری شد و ۱۹ مجروح برجا گذاشت.

    شرکت برق توکیو الکتریک، تامین کننده برق پایتخت، اعلام کرد که ۲۴۶ هزار خانواده در ساعاتی از روز شنبه بدون برق ماندند.

    بر اساس این گزارش، تا ظهر یک شنبه هنوز ۱۸ هزار خانه در این مناطق برق ندارند.
    منبع: سایتهای متعدد داخلی از رویتر
    ضمنا ارتفاع برف توکیو هم کمتر از سی سانتی متر بوده و بیشترین برف در نقاطی از ژاپن به ارتفاع ۱۲۰ سانتی متر باریده.

    هیچکس انتظار چنین برفی را در شهسوار(شهر بی برف) نداشت ولی انتظارها از مدیران شهر هم بیش از این بود.
    پس در کنار انتقادها تشکر هم داشته باشیم.
    ضمنا بحران بعدی برف نیست، سیل است به فکر آن باشید که پل قدیمی و شکسته جانبازان را دوباره از جا نکند و پل جدید جانبازان و پل تاریخی چشمه کیله را با خود نبرد!
    نگین نگفتم!!

  31. تجربه تلخی بود که تلخ وشیرین گذشت
    باید نشست و تماشا کرد مسئولین شهر ما بهای این تجربه ارزشمند و پر هزینه را چگونه می پردازند . آیا پیگیر سریعتر مطالبات مردم برای ساخت سقف هاشان وجبران خسارت محصولاتشان در آستانه سال نو هستند
    برف ها از سطح خیابان های اصلی شبانه جمع شد و کوچه ها پاک سازی شد دستتان درد نکند که مردم را سریعتر به زندگی عادی راه دادید
    اگر زحمت نیست می توانید جاده های شهر را با یکی دو کامیون قیر لکه گیری کنید . چقدر خوب می شد با یک ماشین آتش نشانی حالی هم به خیابانها و جداول شهر می دادید ضمنا خیلی سپاس گذاریم که هر سال قبل از سال نو دیوارهای حاشیه شهر را با رنگ پلاستیکی رنگ می کنید

  32. با سلام وخسته نباشید
    چرا اینهمه از کاستی ها میگویید اگر جریان گاز قطع میشد چه اتفاقاتی رخ میداد ؟ولی میدانم به همت مدیریت و کارکنان شرکت گاز تنکابن از همان روز های اول در ایستگاه های گاز چادر زدند و با پای پیاده به اونجا میرفتند و بر روی لوله های گاز ابگرم میریختند تا مشکلی حادث نشود . واقعا اگر گاز هم قطع میشد عمق فاجعه را میشد جمع کرد؟
    من از تلاش تمام ادرات و شورا ها و شهردار و فرماندار و….. تشکر دارم آنها امکانات نداشتند و نتوانستند مدیریت کنند و لی آیا از تجهیزاتی که داشتند توانستند کمک درستی بگیرند؟
    ولی دم رییس و کارکنان اداره گاز گرم که تونستند امید به زندگی مردم را در این بحران برف ایجاد کنند وجلوی فاجعه انسانی را بگیرند.

  33. دوست عزیز جناب یعقوبى، إمکانات و ماشین الات که باعث انجام کاز رسانى و مدیریت بحران کاز در خدمت عزیزان شرکت کاز قرار کرفت به وسیله شورا و شهردارى در اختیار ان عزیزان قرار داده شد!

  34. با درود
    ضمن عرض تبریک به مناسبت روز مهندس خمت شما.بنده شخصا از زحمات جنابعالی در دوران بحران برف تشکر میکنم. همین که در آن شرایط سخت با داشتن کمترین امکانات برای یاری رساندن به مردم حضور پر رنگ و مکرر داشته اید، به نظر بنده بعنوان عضو کوچکی از این شهر بزرگ جای تقدیر و تشکر از جنابعالی و همکارانی که چون شما منزل و محل کار مردم را مانند منزل و محل کار خود میدانستید را دارد. امید است با تدبیری که شما اتخاذ خواهید کرد در مراحل بعدی بحران هیچگونه مشکلی برای همنوعانمان در این شهر زیبا و با داشتن مردمی متمدن و شهر دوست بوجود نخواهد آمد.

    پاسخ ↓